تغيير دكوراسيون بابايي
حدود سه سال بود كه بابايي تغيير چنداني در شمايل مباركش نداده بود يعني از وقتي كه تو تو زندگيمون معنا گرفتي بابايي همين سر و شكل رو داشت. چندي بود كه به شيوه اي كاملاً متفكرانه درصدد تغيير رخسار بود كه انشاءا.. نشان تغييري در درون و تحولي در گذران عمر باشه. بالاخره بالا و پايين كردنهاي بابايي ناگهان در غروب يكشنبه اي كه گذشت به يك تحول ناگهاني انجاميد و عجب چه تأثيري گذاشت اين تغيير ناگهاني چهره ي بابايي روي تو. مارس موندي وقتي در اومد از حموم گل. همينجور نگاش كردي. صداش آشنا بود ولي با تصويري كه ازش تو ذهنت داشتي نمي خوند. اين بود كه خودت رو چسبوندي به من و براي رفع استرسي كه معلوم بود كل وجودت رو گرفته هي ازم درخواست سي دي حسني نگو بلا بگو ...
نویسنده :
مامان فريبا
9:51