نرگس مست
مهرانه ها ادامه داره و ما حالا هی سوژه داریم واسه نوشتن از تو. مشق لوحه نویسی تون علامتی بود که قراره بعدها زاویه ی شروع حرفهای چ ج ح بشه.
مشقت تموم شده بود و به اتفاق بابا دفترت رو بدست گرفتیم تا ببینیم و نظر بدیم. همینطور که دونه دونه علامتای نوشته شده رو نگاه میکردیم یهو انگار جرقه ای تو ذهنت زده شد و بدو دفتر نقاشیت رو آوردی و گفتی حالا فهمیدم چطوری چشم بکشم.
و این خانوم رو کشیدی به این وجاهت!
یعنی نیروانا هلاک این ابتکار عملتم مادر!
کاش منم اندازه ی تو بلد بودم دانسته هام رو بکار ببندم.
میگی مامان تا حالا خانوم اینجوری نکشیده بودم,
درست میگی خب, زاویه ی دید سه رخ, چشمای خط چشم دار بادومی, شینیون مو, حلقه ی بینی,...
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هشیار چه کرد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی