براي خاله مريم و عمو علي تهران
خاله مريم نازنينم، عمو علي عزيزم! دستتون درد نكنه از بابت كادوهاي خوشكلي كه برام فرستادين.
عمو علي! ببخش كه ديروز اونموقع حالم خوب نبود و نميتونستم جَلدي حاضر شم بيام ببينمتون. ماماني گفته بود كه بايد واكسن ميزدم و از عواقبش درد شديد پام بود كه خوابوندم، مني كه عشق تاتا بودم . خيلي دوست داشتم يه شب رو با هم باشيم و باهام بازي كنين.
خاله مريم گل! از بد حادثه مامان هم الان فقط ارتباط تصويري و املايي ميتونه داشته باشه و فعلاً صدا نداره زنگ بزنه صداي گرمتون رو بشنوه و ازتون هزار بار تشكر كنه. آخه آخراي سفر انگار سرما خورد يا دچار آنفولانزا شد كه منجر شد به قطع صداش. چه لباساي نازي فرستادين، مثل خودتونن. عمو علي قول داده كه بازم مياد ديار ما. تو رو خدا يه جوري برنامه تون رو بريزين كه شمام بيايين باهاشون و خدا كنه كه اون روزا همه چي جور باشه براي پذيرايي ازتون.
امروز يك سال و نيمه ميشم. نذارين چندساله بشم بعد ببينمتون. خيلي دوسِتون دارم. بوس بوس