نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

براي خاله مريم و عمو علي تهران

1390/3/11 11:20
نویسنده : مامان فريبا
4,864 بازدید
اشتراک گذاری

خاله مريم نازنينم، عمو علي عزيزم! دستتون درد نكنه از بابت كادوهاي خوشكلي كه برام فرستادين.

عمو علي! ببخش كه ديروز اونموقع حالم خوب نبود و نميتونستم جَلدي حاضر شم بيام ببينمتون. ماماني گفته بود كه بايد واكسن ميزدم و از عواقبش درد شديد پام بود كه خوابوندم، مني كه عشق تاتا بودم . خيلي دوست داشتم يه شب رو با هم باشيم و باهام بازي كنين.

خاله مريم گل! از بد حادثه مامان هم الان فقط ارتباط تصويري و املايي ميتونه داشته باشه و فعلاً صدا نداره زنگ بزنه صداي گرمتون رو بشنوه و ازتون هزار بار تشكر كنه. آخه آخراي سفر انگار سرما خورد يا دچار آنفولانزا شد كه منجر شد به قطع صداش. چه لباساي نازي فرستادين، مثل خودتونن. عمو علي قول داده كه بازم مياد ديار ما. تو رو خدا يه جوري برنامه تون رو بريزين كه شمام بيايين باهاشون و خدا كنه كه اون روزا همه چي جور باشه براي پذيرايي ازتون.

امروز يك سال و نيمه ميشم. نذارين چندساله بشم بعد ببينمتون. خيلي دوسِتون دارم. بوس بوس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مریم
12 خرداد 90 11:55
نیروانای عزیز قابل شما رو نداره با عرض شرمندگی خاله مریم بخاطر کار جدیدش خیلی گرفتاره و عمو علی هم همینطور در نتیجه ساعت نزدیک 11 شب بود رفتیم خرید برای همین انتخابها محدود بود و کاغذکادو هم گیر نیاوردیم و چون شما خانم گل رو هم ندیدیم نمی دونیم سایزاش مناسب بود یا نه ؟
وامیدوارم که الان خوب باشی و مشغول شیطنت و در فرصتهای بعدی با هم کلی بازی کنیم و خوش بگذرونیم ، ای بلا شنیدم بی خبر اومدی ولایت ما و رفتی یک امتیاز منفی تو پرونده مامان فریبا شما ثبت میشه که این دوست عزیزمون رو نیاورده ببینیم
به ا مید دیدار شما نازنین به زودی


مريم جون حق با شماست. ببخشيد كه يواشكي از اونجا رد شديم. آخه زياد نمونديم كه بتونيم به همه برسيم. منم ديدم اول هفته ست و همه سرشون شديد گرم كاره و با اين فرصت محدودي كه ما داشتيم ممكنه تو معذوريت قرار بگيرين و قرار باشه بخاطر ما برنامه هاتونو بهم بريزين يا تغيير بدين. صداش رو درنياورديم كه اونجاييم. باور كن خواستم بيام محل كارت و سورپرايزت كنم كه مجبور شدم بخاطر بقيه دوستان با برنامه ي اونا جور شم. كارت عوض شده؟ جاش هم تغيير كرده يا آدرس همونه؟
راستي انتخابتون مثل هميشه عاليه. شما نديد اينقدر تو خال ميزنين اگه ببينين چي ميشه؟ منتظرتونيم. زود بيايين پيشمون.
مریم
17 خرداد 90 15:49
اشکالی نداره نازنین امیدوارم به زودی همدیگر رو ببینیم ،کلا کارم عوض شده آدرس هم عوض شده من تو شرکت خودمون کار می کنم که کار ما به صورت اینترنتی هستش آدرس سایتمون رو هم گذاشتم براتون آدرس و شماره های شرکت هم پایین اول صفحه سایت هست اگر کار ترجمه داشتین در خدمتتون هستیم


آفرين خاله مريم! حقا كه كوهنورد قدري هستي. كاش نيروانا هم به تو بره تا هميشه دنبال قله ها باشه و به تپه ها اكتفا نكنه. خيلي خوشحالم و برات آرزوي موفقيت ميكنم. با افتخار لينكت ميكنم تو وبلاگ نيروانا و باهات پز ميدم. ميدوني كه من عاشق هر چيزي هستم كه اينترنتي باشه. حتماً مزاحمتون ميشم. خيلي مشتاق ديدار و شنيدن خبرهاي تازه ازتون هستيم. تو رو خدا بيايين پيشمون.
مریم
17 خرداد 90 16:01
راستی یادمون رفت بگیم ما هیچ وقت واسه دیدین شما تو معذوریت قرار نمی گیریم و در هر شرایطی از دیدنتون خوشحال میشیم


مرسي عزيزم ما هم همينطور. به اميد ديدار. بوس


مریم
21 خرداد 90 10:44
نیروانا حتما با داشتن مامان خوبی مثل تو خیلی خیلی موفق تر از خاله هاش میشه


لطف داري مريم جون. خيلي سعي ميكنم كه مامان خوبي باشم. برام دعا كنين.