جشن تولد
از شدت اشتیاقم برای برگزاری جشن تولدت و بخاطر اینکه شرایط اقلیمی که توش بسر میبریم اینجوریه که آخر هفته ها تعداد کمتری از خانواده ها توش باقی میمونن جشن تولدت رو دیشب برگزار کردیم. با حضور دوستای عزیزت دخترکم: آناهیتا، ساینا، حسین و صالح، بردیا، امیرعلی، صبا و نسرین عزیز و مامانهای نازنینشون، خاله افسانه و ناهید و نجمه و از همه مهم تر خاله سمیرای گل که علیرغم سوختگی دستش و کلاس زبانش پیشمون اومد تا زیباترین لحظه ها رو با نگاه زیبا و دستان هنرمندش برامون رقم بزنه. همه و همه کمک کردن تا دیشب یکی از پرخاطره ترین شبهای عمرمون باشه. شادی کردیم و به پاس این شادی خدای بزرگ رو سپاس. مستانه رقصیدیم و تولدت را مبارک خواستیم. دوستان و خاله های خوب وبلاگی نیروانای عزیزم:
ترمه، دختر اصيل ايران زمين
حبه ي انگور ما عسل خانوم
گل پسر ما آريا
هلیاجان آبنباتی
اليناي نازنين، مسافر كوچولوي منا
پرنس رادين
رهام، خوراكي ترين ني ني دنيا
سهند نادي حق
آتين جان
کاکل زری یا نازپری
لنا، نی نی قشنگه
دن دني مامان
وانيا هديه ي باشكوه خدا
هليا دختر آفتاب
نيايش، قشنگ ترين بهانه ي زندگي
مهرسا عسلي، هستي مامان
حسنا و دل نوشته هاي مامانش
علي، خوش تيپ مامان و بابا
ارميا، كلوچه ي مامان
شهراد، يكي يه دونه ي مامان و باباش
سعيدرضا، اميد مامان و بابا
حسين، پسر مهربون مامان
ماهان، نازدار مامانش
نازنين نرگس، نفس مامان
تمام هستي مامان و باباش
بهار
باران
ارشيا، نفس مامان
كوچولو جان، ني ني مامان و بابا
آراد، قلب ماماني
ساميار ، عشق مامان الي
پارساجون، دست مريزاد آفريدگار
سينا جان و آيه خانوم
پرهام و دنياي تازه ش
ني ني
نيلاي،ماه ما
مانلي، گنجشكك اشي مشي
پریسا جونی
سانی، شهره ی پاکی
علي، شاه پسر
مینای پروانه ای
سحرجان
شیدای خاله
گلناز عزیزم
آهوک
سحر
ثمین
توتم و ملودی عزیزم
و
مریم
جای همه تون خالی بود. توی جشن به یاد همه تون بودم. مخصوصاً از سحرجان حباب کاغذی عذر میخوام که یادم رفت دعوتش کنم.
با تمام وجود شادترین لحظه ها رو براتون آرزو میکنم. برای شادی همه ی کودکان دعا کنیم.
بعداً نوشت:
از همه ی دوستای عزیزم که به دلیل عجله ی فراوان یادم رفت اسمشون رو یاد کنم و بگم که جاشون خالی بود عذر میخوام خصوصاً توتم و ملودی عزیزم که بعداً اسمشون رو اضافه کردم و همینطور همه ی اعضای نازنین خونواده های من و بابایی که به دلیل بُعد مسافت سعادت نداشتیم تو جشنمون ببینیمشون