نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

امروز، روزي كه نيمه ي گمشده ي من پا به زمين گذاشت

1390/6/1 10:26
نویسنده : مامان فريبا
4,137 بازدید
اشتراک گذاری

بابايي خيلي خوشبخته گلم ميدوني چرا؟ چون تولدش وقتيه كه تو ميتوني بهش تبريك بگي و ميفهمي "تولدت مبارك" رو كه يعني چي. ديشب كه تا نيمه شب بيدار بوديم و تو از صدقه سري برنامه 90 - كه باعث ميشه چراغ خيلي خونه ها تا بامدادان روشن بمونه - افتاده بودي به بازي، بهت گفتم بگو " بابايي تولدت مبارك" و تو با تمام احساست گفتي:

 " بابايي تبلدِ مبايَك" .

و معلوم بود كه تو دل بابايي چه قند و نباتيه كه آب ميشه برا اين شيرين زبونيت...

شب قشنگي بود ديشب. افطاري در حضور خونواده ي خاله ليلا بوديم و خيلي خوش گذشت. از همه مهمتر اينكه همسايه شون براشون كيك پخته بود آورده بودنش برا ما و من هم كه فرصت طلب، گذاشتمش به حساب اينكه كيك تولد بابايي از غيب رسيده و يه كف مرتب برا بابايي زديم و تولدش رو مبارك كرديم چشمک حيف فقط عكس نگرفتيم كه مراسممون تكميل بشهعینک

دوم شهريور رو دوست دارم. نميشه بيانش كرد چه جوري. همين بس كه از روزاييه كه هميشه برا رسيدنش هيجان داشتم. هر سال سعي ميكردم يه جوري بابايي رو سورپرايز كنم به روشهاي عجيب و غريب و من درآوردي. به نظرم ديشب هم سورپرايز باحالي بود. خصوصاً كه تو عسلك با شيرين زبونيت بيشتر از هميشه بابايي رو خوشحال كردي. خدا شما دو تا رو برام نگه داره بزرگترين شگفتي هاي زندگي من! دوسِتون دارمبغل

اي بابا از بس كه عجله كردم تازه فهميدم 2 شهريور فرداست. ديدي خودم هم سورپرايز شدم مامانيخنده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (29)

مامان نیایش
1 شهریور 90 10:41
سلام عزیزم تولد هسرت مبارک باشه و ان شاءالله سالهای سال کنار هم خوش باشید آفرین به این دختر شیرین زبون که تولد باباییش رو بهش تبریک گفته آفریناین بهترین هدیه برای پدر و مادره که پاره وجودشون اینقدر قشنگ باهاشون حرف بزنه


سلام گلم، ممنونم براي تبريكت. افتخار دادي و اولين نفري هستي كه تولد حامد رو اينجا بهش تبريك ميگي. قربونت. نيايش رو حسابي ببوس. فداش
مامان ارميا
1 شهریور 90 11:10
سلام خانومي. تولدت همسر عزيزت رو تبريك مي گم. در كنار هم خوش و خرم زندگي كنيد. آمين.


سلام عزيزم. همگي از لطف و دعاي قشنگت ممنونيم. براي خونواده ي شمام همين آرزوي قشنگ رو داريم.
آرمین
1 شهریور 90 11:39
وبلاگ جالبی دارید موفق باشید به ما هم سر بزنید


نظر لطفتونه، حتماً
مریم
1 شهریور 90 13:10
آقا حامد تولدتون مبارک ، روزهای سرشار از شادی و سلامتی رو برای همه تون آرزو می کنم.


ممنونيم مريم جون، از دعاي قشنگت يه دنيا تشكر (نيروانا براي سپاسگزاري همه ش ميگه تشكر). براي تو و علي آقا هم همه ي روزها پر از شادي و تندرستي باشه الهي!
راستي احوال خانوم دايي جان بهتره؟ از صميم قلب آرزو ميكنم جوابت آره باشه.
مواظب خودتون باشين.
مامان سهند
1 شهریور 90 19:09
تولد بابایی نیروانا جون مبارکککککککککککک


ممنون معصومه ي عزيز، شاد باشي
sahar
2 شهریور 90 2:58
اي ول به نيروانا كه نمره ش بيسته و بلد شده تولدت مبارك



سحرجون، خيلي خوشحال ميشم كامنتت رو ميبينم. دق كردم از دست بلاگفا، نمي دونم راهي وجود داره كه بتونم بازم برات كامنت بذارم؟؟؟ بايد بيفتم تو سيستم و اينترنت، راهش رو پيدا كنم. هميشه ميام سراغت،رد كيبوردم كه نميتونه بمونه كاش رد نگاهم ميفتاد رو وبلاگت نه؟ ميدونم كه صداي احساسم رو ميشنوي و براي همينه كه لطف ميكني بهمون سر ميزني.
ممنونم از حضورت و نظر لطف قشنگت به نيروانا. بوس براي تو و نبات عزيزت


sahar
2 شهریور 90 13:23
فقط باش
با کامنت یا بی کامنت
همین بودنت مرا بس است ...


فدات سحري
به روي چشم، هستمت، دارمت
راستي تو هم باشي ها، هر جاي دنيا كه قراره بري اين بساط رو بذار همينجور براه باشه. ترك بلاد بكن اما ترك بلاگ نه


مریم
2 شهریور 90 22:24
راستش نمی دونم جوابش چی میشه چون حال جسمی شون بهتره اما از دیروز به صورت اتفاقی تو بیمارستان که یک نفر که در جریان نبوده هنوز خبر ندارن و تسلیت گفته بنده خدا شوکه شده خیلی وضع روحیش خوب نیست فقط امیدوارم خدا صبر و آرامش بهش بده واسش دعا کنید.


واي خداي من! خدا كمكشون كنه بتونن اين مرحله ي خيلي سخت رو پشت سر بذارن و با يه دنيا عشق و اميد به زندگي به جمع عزيزانشون برگردن. براشون دعا ميكنيم.
بهار(مامانی شهراد)
2 شهریور 90 23:13
خانوم خوشگله خیلی وقته بهم سر نزدیهابدو بیا پیشم که آپ کردم


با سر اومدم عزيزم
مامان حسنی
3 شهریور 90 0:38
سلام تریکات فراوان من وحسنی را پذیرا باشید قربون اون حرف زدن خوشگل برم که ازهمه سخنرانیهای دنیاقشنگتره فقط مامان جون ایندفعه تقویم را خوب نگاه کن ولی انصافا چه سورپریزباحالی


ممنونم عزيزم، خيلي از لطف و تبريكت سپاسگزارم. شاد باشي
مامان هستی
4 شهریور 90 14:09
ای جان... شیرین زبونیه نیروانای گل.


اي جان به لطف شما. ممنون ماماني
مامان حسین
4 شهریور 90 14:53
سلامممممممم
تولد همسرت مبارک خانومی.
فدای اون تولدت مبارک گفتن نیروانا جونم.


سلام عزيزم،‌ممنونيم. حسين رو ببوس
مرضیه
4 شهریور 90 17:18
سلام تولد باباي مهربونت مبارك ولي تولد باباي سعيد يك شهريوره من يكم تاخير داشتم توي تبريك گفتن موفق باشي و پيروز


ممنون مرضيه جون. مهم يادآوي و تبريكه. برا ما عيالوارا يه روز اينور و اونور حرجي نيست.
مامان اراد
4 شهریور 90 18:18
سلام دوست عزيز .مرسي از اينكه به ما سر زده و نظر گذاشته بودي .تولد همسرتونم مبارك. نيروانا چقدر قشنگ تولد بابا رو تبريك گفتي عزيزم.هنيشه در كنهر هم شاد باشين.


ممنونيم ماماني آراد. خوشحالم كه هستين و خوبين. شما هم هميشه شاد باشين پيش هم
مامان ساينا
5 شهریور 90 7:19
سلام تولد باباي گل خوشكل خانوم مباركه
ايشا... جمع سه نفره تون هميشه مثل حالا در كنار همديگه خندون و سلامت وموفق باشيد


لطف داري عزيزم، ممنونيم. براي خونواده ي شمام همين آرزوي قشنگ رو دارم. مي بوسمتون
منا
5 شهریور 90 13:23
سلام فریبا جون
خوبی عزیزم؟کم پیدا شدی اونورا مامانی؟
تولدت آقای شوهر و آقای پدر نیروانا جون مبارک انشالا سالهای سال در کنار هم با عشق زندگی کنید
راستی تولد تو کیه عزیزم؟


ببخش مناي خوبم، امروز نيومدم سراغت ولي ديروز ديدم آپ نيستي به خودم گفتم يه احوالي از منا بپرسم ببينم خوبه ولي باز يادم رفت. ببخش عزيزم الان ميام خونتون
(الهام) مامان لنا
5 شهریور 90 14:27
سلام عزیزم مرسی که به ما لطف داری و برامون دعا کردین


سلام، قربون شما. ايشالا لناجون روز بروز بهتر و سالمتر باشه و اينجور غمها نبينين


مامان بهار و باران
6 شهریور 90 2:39
آفرین به نیروانا که انقدر با محبته
و آفرین به شما همسر نمونه که برا تولد شوهرت لحظه شماری می کنی


آفرين به مهر و محبت شما دوست عزيزم
مامان نیایش
7 شهریور 90 0:33
پیشمون بیا خوشحال می شم عزیزم


به روي چشم گلم
گلناز
7 شهریور 90 1:07
سلام عزیز مدتی ازت بی خبر بودم و چقدر اتفاق اول فوت عموی گل را تسلیت می گم انشا.. هر گز غم نبینی. دوم یک تبریک بلند بالا برای تولد نیمه گمشده ات. انشا... همیشه در کنار هم جوان بمانید. سوم از دیدن روی ماهت خوشحال شدم. چهارم نیروانای عزیز منو حسابی ببوس. فعلا


سلام گلناز جون، خيلي لطف كردي به ما سر زدي. منم چند روز پيش بعد از يه مدت رفتم سر سايت گلدونه هات و كلي خبر جديد خوندم. اما حيف كه اين بلاگفا نميذاره كامنت بذارم. از لطفت بابت همه چي از اول تا چهارم ممنونم. خيلي خوشحال شدم كه به يادمي. به يادت هستم عزيزم. همينطور دو تا فرشته ي خوشگل و جيگرت. ببوسشون


مامان ارشیا
7 شهریور 90 1:47
اگر چه دیره ولی
تولد همسرت مبارک انشالله همیشه زیر سایه هم باشید به خوشی


لطف شما هميشه تازگي داره. ممنونم عزيزم
منصور
7 شهریور 90 12:53
سلام فريبا خانم
حامد جان تولد گذشتتون مبارك نميدونستيم كه زودتر و به موقع تبريك بگيم ايشالا تولد 100 سالگي هر 3 شما دوستان گل ما(خب خيلي خوبه عمر خودمون رو هم تا اون موقع بيمه كرديم)


سلام، ممنون عمو منصور، چه جالب ! تا حالا به اين جنبه ي اين آرزوي خوب فكر نكرده بودم. در كنار دوستان و به شادي روزافزون، آمين
مامان پارسا
7 شهریور 90 14:45
تولد بابای مهربون و هنرمند نیروانا جان مباااااااااارک
امیدوارم لحظه های در کنار هم بودنتان لبریز از خاطره های دلچسب،مسافرتهای جرواجوروموفقیتهای بی شمار در صحنه ی زندگیتون باشه


خيلي ممنونم دوست عزيز
مامان حسین
8 شهریور 90 15:28
استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان...
پیشاپیش عیدتون مبارک


ممنون عزيزم، براي شمام مبارك باشه
مامان علي
9 شهریور 90 1:08
گلخنده شوال به ناهيد مبارك ابروي خوش ماه به خورشيد مبارك آمد خبر از عرش ، وداع رمضان است عيد است به ياران خبر عيد مبارك
مامان علي
9 شهریور 90 1:09
سلام
من دير اومدم
تولد بابا حامد مباااااااااااارك


همينكه اومدي خيلي لطف كردي، دوسِت داريم، ممنون
مامان پارسا
9 شهریور 90 7:30
عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت / صد شکر که این آمد و صدحیف که آن رفت . . .
عیدتون مبارک


عيد شمام مبارك دوست عزيزم
نازنین نرگس نفس مامان
23 شهریور 90 17:54
سلام خانمی شرمنده خیلی خیلی دیر شده ولی حالا.............. برای تبریک داشتن همسر گل که دیر نیست مبارکهههههههههههههههههههههههه


سلام ماماني، دشمنت شرمنده عزيزم، مرسي كه به ما لطف داري. فدات
ناهید
26 شهریور 90 10:20
سلام
ممنون که به وبم سر زدیدبا افتخار لینک شدید


باز هم ممنون