نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 9 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

سبزانگشتي

1391/1/7 11:54
نویسنده : مامان فريبا
6,790 بازدید
اشتراک گذاری

بسلامتي سال 90 رو تحويل داديم رفت. نميدونم چرا ولي انگار قراره اين اولين پست سال 91 باشه:

ماشهايي كه كاشتي مثل فيروزه (بقول مامانم وقتي ميخواد نهايت سبزي يه چيز رو برسونه) سبز شده بود و عجب سبزه ي قشنگي از كار در اومد.

تو تيستوي سبزانگشتي مني مو طلايي!

كلاس پنجم دبستان كه بودم درست يادم نيست همون روزِ تولدم يا يه روز قبلش به همكلاسيا گفتم تولدمه و از اونجايي كه شاگرد درسخون كلاس بودم و محبوب دلها!!! بچه ها برام سنگ تموم گذاشتن و تولدكي گرفتن.

[همه ي همسن و سالهاي من ميدونن كه اونموقع اصلاً تولد و جشن تولد مُد نبود. و اين جملات كليشه اي رو بگم كه ا نسل سوخته اي بوديم كه بعلت جريان جنگ، در ِ همه ي شاديهاي بچگي برومون بسته شده بود؛ حتي اگه اونقدر دور از جنگ بوديم كه فقط اخبارش به ما مي رسيد، داداشي كه دم و دقيقه مي رفت جبهه هميشه يادآور اين قصه ي ماندگار بود و رسانه هايي كه سرتاپا اين جريان رو فرياد ميزدن و البته آثار اين جريان اينقدر فراگير بود كه لازم نباشه براي دركش تو خود ماجرا باشي.]

داشتم مي گفتم دوستاي مهربون همكلاسيم برام كادو آوردن و خيلي جالبه كه همه شون كتاب بودن و اكثرش كتاب داستان. "تيستو سبزانگشتي" اسم يكي از اون كتاب قصه هاست، بهين دوستم كه خودش تو خونه اي زندگي ميكرد كه مث خونه ي رؤياهاي من بود اونو بهم داد. داستانش ماجراي پسربچه ي موطلايي ايه به اسم تيستو تو يه خونواده ي خوشبخت و يه خونه ي اشرافي و شاد كه انگشتاي روياننده اي داشت، جوري كه كافي بود انگشتاش رو تو خاك فرو كنه تا پر از گل و گياه و سبزه بشه. اون با اين قدرتي كه داشت سعي ميكرد غمها و بدبختيا رو از همه جاي شهرش ببره، از بيمارستان، زندان، قبرستان، ... هر جا كه مي ديد رنگ غم داره دست بكار ميشد و تبديل به يه باغ پر از گلش ميكرد و اينجوري كساني كه توي اون محيط بودن به شادي و خوشبختي مي رسيدن...

من اين كتاب رو خيلي دوست داشتم و بارها ميخوندمش و هر دفعه ميخوندمش دلم ميخواست آخرش يه جور ديگه تموم شه. آخه آخرش تيستو با قدرتش دو تا نردبون از گل و گياه تا بلندي آسمون درست كرد و ازش بالا رفت و ديگه برنگشت، كره اسب كوچيكي كه داشت با خوردن چمنهاي باغشون يه جمله روش بجا گذاشته بود :" تيستو يك فرشته بود!"

برگردم به ماشهايي كه كاشتي. همراه مادرجون و بابايي بار و بنديل بستيم بسمت كرمان كه عيد رو همه دور هم خونه ي مامان بزرگي و آقاجون باشيم. از كله ي سحر يادداشت نوشتم و همه چي رو چك كردم كه چيزي از قلم نيفته. ميخواستم اون سبزه ي قشنگ رو هم ببرم سر سفره ي مامان بذارم، اما ميدوني چي شد... يادم رفت. اولش خيلي افسوسش رو خوردم ولي بعد گفتم اونقدرا هم مهم نيست كه اوقات خوشم رو بخاطرش تلخ كنم. ديشب كه برگشتيم خشكيده بود اما تا ديديش يادت اومد و با صداي بلندي كه شادي توش موج ميزد گفتي مامان جوونه ها، و منم هنوز از دهنت در نيومده اينجوري تو ذوقت زدم و البته قصدم اين بود كه نكته اي رو بهت آموزش بدم: ببين آبشون نداديم خشك شدن.

خاطره ي اولين جوونه هايي كه با انگشتاي كوچولوت كاشتي، اينجا برات ثبت كردم موطلايي! اگرچه خشك شدن كه البته مث همه ي سبزه هاي عيد سرنوشتشون در هر صورت همين بود مگه اينكه يه جايي گوشه ي باغچه ميكاشتيمشون كه خب نشد.

يادت باشه انگشتاي سبزي داري كه دلم ميخواد مث تيستو هرجا كه ميري گل و شادي رو با خودشون ببرن. هميشه بهار بمون، بهار من!

راستي امروز تولد وبلاگته خوشگلك! به خودم و خودت كه نقش اول اين خونه اي تبريك ميگم. خدا كنه كه تا بزرگ ميشي اين خونه پايدار بمونه. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

vahid
7 فروردین 91 12:00
سلام دوست عزیز بزرگترین سایت کلیپ آنلاین راه اندازی شد موضوعات : 1. کلیپ طنز 2. فیلم 3.کارتون 4. و... www.6clip.org1.ir
مامانی درسا
7 فروردین 91 12:25
سلام مامانی و دختر گلم نیروانای عزیزم . اشکالی نداره مامان نیروانا بهتر از اون سبز میکنه . راستی وبتون مبارک تولدش رو میگم انشااله 120 ساله شه . و پر از خاطرات شیرین . دوستتون دارم .


مرسي خاله ي مهربون. شمام پاينده باشي با درساي گلت
خاله جون
7 فروردین 91 13:22
منم کتاب تیستو رو داشتم الهی فرشته ی کوچولو نیروانا خانوم زنده باشه و سلامت
من نی نی ندارم ولی خاله ی خوبی هستم


سلام خاله ي مهربون، ممنونم از دعاي خوبت. پس چرا آدرس نذاشتي بياييم پيشت؟!
داداشت
7 فروردین 91 15:31
سلام خواهرییم
عید خودت و نیروانا و باباشو و همه اعضای خونواده ات مبارک مبارک مبارک باشه
هرچند خیلی دیر به دیر کامنت می ذارم ولی زود به زود بهت سر می زنم



فدات داداشي. نظر لطفت هميشه شامل حالم بوده. مرسي كه به ما سر ميزني. باعث بسي مباهاته. عيد همگي شما دلچسبيده هاي من در خطه ي غرب هم مبارك مبارك باشه. هميشه بهاري باشين. كاش همو زود ببينيم.
مامان ماهان
7 فروردین 91 15:53
بوی باران ; بوی سبزه ; بوی خاک شاخه های شسته ; باران خورده ; پاک آسمان آبی و ابر سفید برگهای سبز بید عطر نرگس , رقص باد نغمه شوق پرستوهای شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش به حال روزگار آغاز بهار بر شما مبارک ..
مامان ماهان
7 فروردین 91 15:54
دوست جونم من از لینک شما اطلاع نداشتم ازت ممنونم
منم با اجازه شما رو لینک کردم بووووووووووووووووووس برای نیروانای خوبم


مرسي عزيزم. خيلي لطف داري
مامان ترمه
7 فروردین 91 16:04
عزیزم از پیام پر مهرت ممنونم
همیشه دلتون سبز باشه و قلبتون هم
خیلی دوستتون دارم
عیدتون هم مبارک


ممنونم هاله جون. هميشه بهار باشي. من نفهميدم كدوم پيامت رو بايد حذف كنم عزيزم.
گلناز
7 فروردین 91 16:34
سال نو تو و سبز انگشتی نازم مبارک. منم عاشق تیستو بودم. یه جور الهام بخش و رها بود و من عاشق اون خانه ای بودم که توش همه چیز می درخشید اتفاقا همیشه موقعخونه تکونی ها یادش می افتم.


آفرين گلناز جون، گل گفتي
مامان ساينا
8 فروردین 91 8:02
قربون سبز انگشتي مو طلايي برم.چقدر تشبيه عاليي بود ماماني
سال خوب و پر خير وبركتي در پيش داشته باشيد
در ضمن تولد وبلاگ قشنگتون هم مبارك


فدات خاله جون، ممنون از نظر پرمهرت. سايناجونم رو حسابي ببوس
مامان یسنا
13 فروردین 91 0:27
اول سلام دوم بهارتون خجسته!!!
سوم نمیدونم بعد مسافتمون خیلی زیاده ولی خیلی با هم وجه تشابه داریم یکی دیگش همین تیستوی سبزانگشتی که تمام بچگی من رو تحت تاثیر خودش داشت. اون باغبونی که کشفش کرد وای رفتم به بچگی...
نیروانای سبز انگشتی من همیشه سبز بمونی و همه جا رو سبز کنی


اول سلام نازنين، دوم بهار تو هم پر از شكوفه دوست من. سوم يه قانوني هست كه ميگه دلها هميشه همدل خودشون رو مي ربايند هر جا كه باشه. خوشحالم كه همدل مني و اميدوارم شما و دختر گلت هم هميشه سبز بمونين


مامان حسني
15 فروردین 91 9:40
سلام سلام صدتا سلام به روي ماهتون
خوش گذشته خوبين
اي كاش اين داستان تيستو واقعي بود چي مي شد
كارتونش را تو بچگي ديده بودم
نيرواني گلم راببوس هميشه سبز وخرم باشين



سلام سلام عزيزجون، قد و بالاتو قربون.
منم خيلي دلم ميخواست دنياي واقعيمون مثل قصه ي تيستو بود. كاش
نيروانا دست بوس خاله ي مهربونشه. شمام حسناجان رو ببوس