نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

ترانه هاي درخواستي

1390/4/1 11:04
نویسنده : مامان فريبا
12,343 بازدید
اشتراک گذاری

عشق شعر و ترانه و آوازي و خيلي دوست داري ترانه هاي مورد علاقه ات رو برات بخونم. وقتي تو ماشين حوصله ت سر ميره، وقتي تو حموم مشغول آب بازي هستيم، وقتي شير ميخوري يا وقتي آخر شب هرچي شير ميخوري خوابت نميبره. منم سعي ميكنم هرچند شكسته بسته ولي با حفظ ريتم و آهنگ برات بخونم و خوش باشيم. يه چند تا از ترانه هايي كه خيلي دوست داري و بايد آرشيوشون كنم برات يادگاري اينا هستن:

"سوسن خانوم(اسنون)" از Barobax (كه از بدو تولد با تغيير نام سوسن به نيروانا برات ميخوندمش)

"Broken Angel" و" Googooli" از آرش

"بري باخ" از منصور

"نفس من" از افشين

"از دست تو" و "اي جان" از كاميار

انواع ترانه هاي ابي (ايبي)  (كه تازه صداش هم تشخيص ميدي و قيافه ش رو هم اگه آهنگ تازه اي بخونه!!!)

چندتا از ترانه هاي سياوش قميشي

"نازنين ناز نكن" از نريمان

انواع ترانه هاي امين حبيبي (كه تو راه سفر مكرراً گوش كرديم بخصوص اين تيكه ي "جيگري، جيگري، جيگري" ش رو خيلي حال ميكني)

و...

البته "يه روز يه آقا خرگوشه" و "تو كه ماه بلند آسموني" از هنگامه ياشار هم از وقتي تو شكمم بودي ميخوندم برات ولي دنيا كه اومدي و برات خوندم ذوقي نشون ندادي تا اينكه دو هفته پيش كه خاله شهلا و مامان بزرگي اينا اومده بودن خونمون هي خاله شهلا و سميرا برات خوندن و به "آخ" كه ميرسيدن همخوني ميكردي و كلي عشق و حال. حالا اينام جزو ترانه هاي درخواستيت شده.

به نظرم سليقه ت در زمينه ي ترانه حرف نداره و آهنگاي چرت و پرت (البته از نظر من و بابايي) رو برا توجه كردن انتخاب نميكني. درك بالايي از ترانه و شعرش داري كه برام خيلي عجيبه و باعث افتخار و مباهاتمونه. تازه پيشرفتي كه در زمينه ي ترانه داشتي اينه كه خودت انگار همراه اين آهنگها ميخوني و بعضي كلمه هاش رو كه با تأكيد بلندتري ادا ميشه بلند ميگي.

ديروز كه مشغول شن بازي بودي و منم نشسته بودم به تماشات يهو دراومدم كه "نازنين ناز نكن ..." و تو قاطعانه گفتي "نع، نع" گفتم "خوب چي برات بخونم؟ اسنون؟" گفتي "نع" يه چندتا آهنگ ديگه هم پرسيدم هي مخالفت كردي. آخرش گفتم "پس چي بخونم" گفتي "مبين"(اسم پسرخاله ي عزيزت كه توي نوه هاي موجود از همه كوچيكتره و همبازيت به حساب مياد) منم يه فكري كردم كه جواب اين حرف بي ربط تو رو چه جوري بدم كه كم نيارم و تو هم قانع بشي. دراومدم كه "مبيييين، مبيييين (به حالت و ريتم تشويق)" و آخ جون كه ابتكارم جواب داد و تو خوشت اومد، ديگه هر اسمي از دوست و آشنا و جاندار و بيجان و مواهب طبيعي و غيرطبيعي كه به ذهنت ميرسيد ميگفتي و منم آهنگش رو برات ميخوندم:

"آسموناااااا، آسمونا" ؛ "خورشيييييد، خورشيد"، ...

بازي قشنگي بود و هر دومون ازش لذت برديم. خوش بحالمون جيگر!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

منا مامان فینگیلی
1 تیر 90 11:15
ماشالا به نیروانای نازمون استعداد خوبی داره دخملمون
خوش بحالت بهت حسودیم شد چه دنیای قشنگی داری با دخترت


از صميم قلب آرزو ميكنم دنياي تو و فينگيليت پر بشه از اين همه لحظه هاي قشنگ. پيوندهاي قشنگي تو وبلاگت گذاشتي كه چند روزه ميخكوبم كرده به خوندن. سحر و سورملينا رو ميگم. ممنون از لينكهاي قشنگت مناجون
مامان رهام
1 تیر 90 14:03
همیشه دوست داشتم خدا دختری بهم بده که اسمشو بذارم نیروانا ولی صلاح خدا این بود که پسر داشته باشم امیدوارم همیشه کنار هم خوش باشید


ايشالا دير نشده و اگه مصلحت خدا باشه نيروانا رو هم بهتون هديه ميكنه. بعضي وقتا آدما يه كم ديرتر به خواسته شون ميرسن كه حتماً همون وقت بهترين وقته براش. چه پسر نازيه رهام و چه اسم قشنگي داره. ببوسيدش. تبريك ميگم بهتون. الهي قدمش پر از خير و شادي باشه براتون كه حتماً هست. با اجازه لينكتون كردم تا بيشتر با هم دوست باشيم.
مامـان آتـیـن
4 تیر 90 10:52
سلام گلم ممنون منم لینکیدمت


مرسي عزيزم. لطف كردي. به اميد روابط دوستانه هرچه بيشتر
مامان عسل وآریا
4 تیر 90 13:33
نیروانا خانم،خوشگل خانم
چشم عسلی،ابرو کمون
میخوام بیام خواستگاریتون
بگم به مامانتون،شدم عاشق دخترتون
بوووووووس


آريا آقا، سيبيل طلا
چشم بادومي، شيطون بلا
اول از آسمون بيا پايين
همه دختراي خوشگلو ببين
اونوقت ميگي كه پشيمون شدم
...
مرسي مامان عسل وآريا، ببينيم چشماي عسلي عسلتو ايشالا بزودي.
ببخشيد اين نيرواناي ما دستپاچه شد زود به خودش گرفت فكر كرد شما از طرف آريا نوشتين )