پایان خوش یک دهه تولدبازی
بعد از جشن تولدت، آخر هفته رفتیم کرمان و یادبودهای تولدت رو برای مامان بزرگی، آقاجون، خاله ها و داییها بردیم. جمعه شب شیدا و آوای نازنین (نوه های آبجی شهلای عزیزم) که تنها دوستای کوچولوی تو توی فامیل هستن، پیشمون اومدن تا یه جشن کوچولوی تولد دیگه بخاطرشون برپا کنیم.
و به عنوان حسن ختام زیبا، ساینای عزیزم که به چند دلیل نتونسته بود بیاد تولدت و حسابی هم جاش خالی بود با مامان صالحه ی گلش اومدن تا 91/09/19 مون هم بیادموندنی بشه.
عزیزِ دلم، اینقدر این دهه برام پر از خاطره است که فکر کنم مزه مزه کردن شیرینیاش تا سال دیگه همین موقع طول بکشه. برای همه ی دوستای عزیزم که همه جوره شادیمون رو شکوه بخشیدن زیباترین آرزوها رو دارم و امیدوارم با این سریال طولانی دلزده شون نکرده باشم. خدا کنه اینقدر معرفت کسب کنم که به شادیای نی نی های نازشون جبران کنم. نازنینم دوستای خوبتو همیشه بنواز.
------------------------------------------------------------------------------------------
پي نوشت:
هديه ها و يادگاريايي كه اين كارناوال شادي داشت بي حد و جاودانه است. تا ابد وامدار محبت عزيزانمم:
دوستاي نازنينم كه ساعت دو و چهل و پنج دقيقه بامداد يازدهم آذر، خواب رو به چشماي نازشون راه ندادن تا لحظه ي تولدت رو برام جاودانه كنن الهه ي نازم مامان يسنا و فريده ي نازنينم خاله ي نيايش، همينطور تك خاله ي كوثر جون كه اونموقع سحرگاهي با همراهي و كامنتاي خوشگلش خلوت مجازي دوستانه مون رو صفايي صدچندان بخشيد
دوستان و خونواده ي گلم كه سرچشمه و كرمان خونه مون اومدن و با هديه هاشون شرمنده م كردن، عليرغم اينكه ازشون خواسته بودم خودشون رو توي زحمت نندازن
دوستاي عزيزي كه از راه دور برات هديه فرستادن، ياوراي هميشه مؤمن خاله گلناز با وندا و هاناي عزيز، زهره جونم و دختر نازنينش نيايش
همه عزيزاي من كه توي وبلاگهاشون از نيروانا و تولدش ياد كردن يا پست اختصاصي گذاشتن خصوصاً دوست دوباره يافته م فريباي نازنين كه با شناسوندن وبلاگ دردونه هاش توي روز تولدت حسابي شگفت زده و شادم كرد.
همه ي دوستاي گلم كه توي هر پست مربوط به تولدت به خونه مون اومدن و بارها و بارها يادگاري تولدت مبارك گذاشتن.
خانوم روانشناس و مشاور عزيزمون كه با تمام وجود آرزو ميكنم هر لحظه ي زندگيش بركت باشه كه لحظه هاي شاد و ناشاد زندگيمون پناه امن و آراممونه توي اين شهر غريب! كه با اين كارت تبريكي كه برام ايميل كرد حسابي سورپرايزم كرد
و دوست عزيزم مهدخت مامان برديا كه شب تولدت عكساي بسيار زيبايي از تو برام فرستاد كه با همه ي عشقش ساخته و پرداخته. خيلي وقت نيست كه با هم دوستيم ولي انگار ساليان ساله كه از همراهي و عشقش بهره مندم
و همه ي دوستاي نازنينم كه همه جوره شادم كردن و خداي نكرده فراموش كردم نامشون رو بطور خاص ببرم.
خيلي دير اين پي نوشت رو گذاشتم . ايمان دارم كه عزيزاي من همه شون بزرگوارن و منو ميبخشن.
دخترم اينو هميشه يادت بمونه كه قدردان باشي!