لای این شب بوها
این روزا میبینم که فکرت مشغوله، مدام به چیزی فکر میکنی و جسته گریخته بروزش میدی.
این روزا لبریز خدایی!!! و این پرسش بزرگ زندگیت که اون کیه؟ چیه؟ یه وقتا تو حیاط داد میزنی و میگی میخوام خدا صدامو بشنوه. یه وقتا یه عکس غریبه رو نشونم میدی و میگی این خداست و ...
کاش سهراب باشم و بتونم برات بگمش : و خدایی که در این نزدیکی ست ...
اما نه باید خودت کشفش کنی.
باز با خودم میگم یعنی من کشفش کرده م؟! ...
مسافر کوچولوی من! به جمع "از کجا آمده ام، آمدنم بهر چه بود"ها خوش اومدی. کاش تو بتونی جواب خوب این سؤال رو به شیوه ای که تو هستی، پیدا کنی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی