نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

نتيجه ي جَوگيري براي روز دختر

1391/6/29 8:04
نویسنده : مامان فريبا
7,645 بازدید
اشتراک گذاری

 

حالا نميدونم چه حسي دارم يا بهتر بگم چه حسي بايد داشته باشم. 

خيلي تلاش كردم جايي رو پيدا كنم كه تجربه ي اولين آرايشگاهت شيرين باشه و خب تقريباً هم همينطور شد هرچند حال خودم يه جورايي گرفته شد با اون تشر خانوم آرايشگر كه عكس نگير! يكي نيست بگه مگه سالن آرايش نميدونم چي چي ِ فلان كشور رو دارم عكس مي گيرم كه ميترسي. من اينقدر زوم كردم و رفتم جلو كه از در و ديوارشم نشه فهميد كجاست. نميدونم چرا ماها همه چي رو با هم قاطي ميكنيم گاهي. از اينكه اون خانوم اينقدر حس و ذوق نداشت بفهمه چقدر اين لحظات ميتونه براي من و تو  بيادموندني باشه پشيمونم كه چرا رفتم اونجا ولي خب اين نيز بگذرد.

تو گلم از همون اول با اين چتري كه ريخته روي پيشونيت درگير بودي ولي تا آخر شب ديگه عادت كردي. آخه هميشه عادت داشتي با دستت موهات رو بزني عقب و حالا كه كوتاهن و نميرن عقب دردسرت شده بودن. 

پيش بند كه هيچ جوره نذاشتي بهت ببندن و هر چي گفتيم مو ميريزه توي لباست و بدنت ميخاره ذوق كردي و گفتي خوشم مياد بِخاره! و بعدشم اينقدر توي آرايشگاه زير دست خانوم آرايشگر تكون خوردي كه اونم خيلي نتونست خوب كار كنه و من دنبال ِ يه راهيم كه اين موهاي كوتاه و بلند رو يه جوري راست و ريس كنم حداقل گِرد بشه مثلِ يك سالگيت.

 راستي بعد از آرايشگاه، اول كه بهت گفتم بريم حموم گفتي "نه موهام خراب ميشه" ولي بعد اصرار كردي كه بريم حموم،‌ وقتي اومديم بيرون و هنوز موهات خشك نشده بود و چسبيده بود به سرت گفتي "مامان مثِ پسر شدم" و من يه جورايي دلم ريخت كه نكنه حالا اين كوتاهيِ مو روي اعصاب و روانت تأثيرِ بد بذاره، فعلاً كه فكر كنم روي اعصاب و روانِ خودمه اين بار. بايد روي خودم كار كنم انگار.

زهره جونم،‌ الهه ي ناز ببخشيد كه نصيحتهاي خواهرانه تون رو گوش نكردم ولي خداييش موهاي طلاي دخترم ديگه اسكاچ شده بودن. حالا دوباره ميذارم خرمن بشه. خوبيش اينه كه همه چي از يادِ آدم ميره الا يادش كه هميشه باهاشه. ياد حسين پناهي افتادم نميدونم چرا!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (31)

مامان مهرزاد جان
29 شهریور 91 8:20
سلام چه جالب دخمل شما با مهرزاد جان من همسن هستن
´´´´´´´´´´´´´´¶´¶¶´¶¶
´´´´´´´ ´´¶¶¶¶´´´´´´¶¶¶¶¶¶
´´´´´´´¶¶´´´ ´´´´´´´´´´´´´¶¶
´´´´´¶¶´´´´´´´´ ¶¶´´´´´´´´´´¶¶
´´´¶¶´´´´´´´´´´´ ´´´´´´´´´´´´´¶¶
´´¶¶´´´´´´´´´´´ ´´´´´´´´´´´´´´´¶¶
´´¶´´´´´´´´´´ ´´´´´´´´´´´´´´´´´¶´¶
´¶´´´´´´´´ ´´´´´´´´¶´´´´´´´´´´´´´¶
´¶´´´´´ ´´´´´´´´¶¶¶¶´´´´´´´´´´´´´ ´¶
´¶´ ´´´´´´´´´´´¶¶´¶´´´´´´´´´´ ´¶´´´¶
´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶´´´´´´´ ¶¶¶¶´´ ´´¶
´¶´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶´´´´´´¶ ¶´ ´¶´´´´¶
´´¶´´´´´´´´¶¶¶¶¶´¶´´´´´ ¶¶¶¶¶¶´´´¶
´´¶¶´´´´´´´¶´´´´´¶´´ ´´¶¶¶¶¶¶´´´¶¶
´´´¶¶´´´´´´¶´´´´¶ ´´´´¶¶¶¶´´´´´¶
´´´´¶´´´´´´¶´´´¶ ´´´´´¶´´´´´´´¶
´´´´¶´´´´´´¶¶¶¶´ ´´´´´´´´¶´´¶¶
´´´´¶¶´´´´´´´´´´´ ´´´´¶¶¶´´¶
´´´´´¶¶¶´´´´´´´¶¶¶¶¶ ´´´´´´¶
´´´´´´´´¶¶¶´´´´´¶¶´´´´´ ´´¶¶
´´´´´´´´´´´´¶¶´´´´´¶¶¶¶¶¶ ´
´´´´´´´´´´¶¶´´´´´´¶¶´¶
´´´´´´ ´¶¶¶¶´´´´´´´´¶´¶¶
´´´´´´´´´¶´´¶ ¶´´´´´¶´´´¶
´´´´¶¶¶¶¶¶´¶´´´´´´´ ¶´´¶´
´´¶¶´´´¶¶¶¶´¶´´´´´´¶´´´¶¶ ¶¶¶¶¶
´´¶¶´´´´´´¶¶¶¶´´´´´¶´¶¶´´ ´´´¶¶
´´¶´´´´´´´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶´´´´ ´´´´´¶
´´´¶¶´´´´´´´´´¶´´´¶´´´´´ ´´´´´¶
´´´´¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶´´´¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶
وب مهرزاد جان رو آپ کردم یادگاری یادتون نره


خوشحالم ، هم براي آشنايي با شما و هم از اين يادگاري قشنگي كه گذاشتين. ممنون خاله جون
مامان آناهيتا
29 شهریور 91 10:16
اي جوووووون اي جووووووون اي جوووووون. قربونت بشم با اون موهاي طلايي كوتاهت. خيلي هم خوشكل شده ماشااله جيگرم. آفرين فريبا جون كه عكس گرفتي. بي خيال نق زدن ها. بازم اي جوووووووووووووووووووووووووووووووون.


خداييش خوشگل شده زينب؟ من نميدوني چندهزار بار refresh كردم يه انرژي بگيرم و خيالم راحت بشه دخترم خوشگل شده. خيلي خيلي ممنونم از انرژي مثبتت. چقدر بهش احتياج داشتم. جات خالي همه ش با تعريف و تمجيد از آناهيتا، نيروانا رو ترغيب به كوتاهي مو كرديم. يه مدت كه منتظر نشستيم توي آرايشگاه، ديگه داشت ندا در ميداد كه نميخوام موهامو كوتاه كنم و ما هي با يادآوري فتوحات آناهيتا و اينكه چه خوشگل شده موهاشو كوتاه كرده مجبورش كرديم به ادامه ي راه. ديروز همه ش ذكر خير دختر گلمون آناهيتا بود توي آرايشگاه. ببوسش. و بازم مرسي از نگاه قشنگت
مامان نوژا
29 شهریور 91 10:22
مباركت باشه خانمي


مرسي عزيزم. خيلي ممنون از نظر و نگاه قشنگت مهربون. خدمت ميرسم حتماً
مامان نیایش
29 شهریور 91 11:12
خدا بگم چه کارت نکنه فریبا جووووووووووووووووون


ته ِ دلم غصه دارم زهره جون. همه ش دعا ميكنم فر بشه خوب بشه. آخه خداييش بد هم سشوار كشيدن شاگرداش
مامان نیایش
29 شهریور 91 11:13
اون که شوخی بود نیروانام همه جوره تکه قربونش برم خیلی ناز شده همه مدل مویی بهش میاد تو هم زیاد غصه نخور به قول خودت بلند میشه زووووووووووووووود
ما شاا لله چه قدر بزرگ شده و خانوم دختر نازم ببوسش از طرف من حسابی


مرسي عزيزم،‌ميدونم شوخيه ولي حق داري بگي. من به اونهمه پشيمونياي تو توجه نكرده بودم ولي خداييش موهاش همه پر از گره بود. لحظه به لحظه بايد شونه ميكردي و اين خيلي اذيتش ميكرد. حداقل اينجوري برا شونه كردنش كمتر آزار ميبينه. به همين دلخوشم. همه چي زود ميگذره مگه نه. تو هم نيايشم رو ببوس. فداش
مامان نیایش
29 شهریور 91 11:37
آره عزیزم اصلا مهم نیست یه هفته ای ته دلت غصه است بد یادت میره
سرش سلامت گل نازم
نگران هیچی نباش
دلمون حسابی براتون تنگ شده ها این آهنگ وبلاگت هم دلتنگ ترم کرد ....

ممنون كه منو ميفهمي. آره خدا سلامت نگهش داره. چه غصه ايه بيخود! بيخيال. خودش شنگول شده بود آخر شب و امروز هنوز نديدمش. هي دل دل ميكنم برسم خوه دوباره نگاش كنم. مام دلتنگيم. كاش ميشد مي اومديم مشهد يا شما مي اومدين اينور.
مامان ساينا
29 شهریور 91 11:49
هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا به افتخار دخترمون كه هديه به اين زيبايي از مامان خوبش گرفته...خيلي موهات خوشكل شدن ...فريبا جون اينم يه تجربه جديدي هست كه هميشه ديگه دوست داره واسش تكرار بشه ...فرايندي كه چند صباحي موهاش بلنده و بعدش با هم ميرين كوتاه مي كنين...ساينا كه خيلي دوست داره...نيرواناجونم ماه بودي ماهتر شدي


واي خداي من، نميدونين چقدر دلگرم ميشم با اين حرفاي قشنگتون،‌ يعني واقعاً به اين دل تسلايي ها احتياج دارم. بيشتر از جهت سلامت موهاش و راحتي خودش اينكار رو كردم وگرنه خودم اون بلنداش رو بيشتر دوست داشتم. خيلي خوشحالم كردي صالحه جون. فدات. ساينام رو ببوس. خدا كنه نيروانام خوشش بياد، حداقل هميشه براي پيرايش كوچولو بريم آرايشگاه نه به اين بزرگي
مامان پارمیس
29 شهریور 91 11:50
مبارک باشه. خیلی ماه شده ماشالا.


مرسي عزيزم. شادم از نظر مهرت . ببوس پارميسم رو

مامان خورشید
29 شهریور 91 12:27
من تا 10 سالگی موهام همیشه کوپ کوتاه بود و خیلی از این موضوع راضیم و این باعث شده بود هیچوقت با حموم و مو شونه کردن و این چیزا مشکلی نداشته باشم و هیچ خاطره بدی تو ذهنم نمونه. برا خورشید هم همین روش رو پیاده کردم و به محض اینکه موهاش بلند میشه زود می برم و کوتاه می کنم و خیلی ها هم بهم می گن آخی حیف شد. ولی به نظر من حیف اعصاب دخترمه که همش با تل و گلسر و حموم و سشوار و اینا خورد بشه. بهر حال این نظر منه و فکر می کنم انقدر این گل ها زیبایند که حالا چند سانت کمتر و بیشتر موها تاثیری تو این همه زیبایی نداره. روی ماه این زیباترین رو می بوسم.

خيلي به شنيدن اين حرفها احتياج داشتم مامان خورشيدِ گلم. آره ظهر كه رفتم خونه ديدم چقدر راحته كلي ذوقش رو كردم. منم دفعه بعد موهاش رو كُپ ميزنم. اين بار به هواي اينكه موهاش عين وقتي بلنده پايينش حلقه ميخوره گفتم لايه لايه بزنه كه حلقه هاش طبقه طبقه بيافته روي هم حال كنم اما ظاهراً فقط وقتي اونقدر بلند باشه پايينش حلقه ميشه
بار ديگه حتماً كپ ميزنم به نظرم خيلي بهش بياد. موهاي خورشيدت هم هميشه قشنگه. راست ميگي چه اجباريه حتي گاهي اشك طفل معصومت دربياد بخاطر شونه كردن موها. چه خوب كردي پيشم اومدي و اين دلگرمي رو بهم دادي عزيزم. خيلي دوسِت دارم.

مرضيه
29 شهریور 91 13:37
سلام موهاي خوشگلش رو نيگا


خودت خوشگلي خاله جونم
مامان آناهيتا
29 شهریور 91 13:37
باور كن عاليه. دوباره بلند ميشن عزيزم. تنوع قشنگيه. تازه چه اشكال داره مامانا و دخملا هر از گاهي يه آرايشگاه با هم بزنن.

عاله عزيزم و عالي تر از اون اينهمه مهر و انرژي مثبتيه كه از شما عزيزانم ميگيرم. ميگم يه بار دورِ همي بريم آرايشگاه نه پيرو اون پست جمع شدن دوستان مؤنث، اين يهو به ذهنم رسيد
مامان آناهيتا
29 شهریور 91 13:39
راستي ماجراي اين پول توي دستش چيه؟


گفتم كه عشق پوله تا به خانوم آرايشگر پول دادم گفت منم ميخوام. مام بهش داديم كه زود زحمت رو كم كنيم. بابايي هم بردش سارديني خودش با پولش يه شيركاكائو خريد براي خودش. اينم يه نتيجه ي اخلاقي
مامان احسان
29 شهریور 91 14:20
سلام خوشگل خانوم مبارکه دخترم


مرسی خاله جونم
مامان پریسا
29 شهریور 91 17:42
سلام عزیزم
روزت مبارک نیروانای خوشکل


مرسی خاله ی مهربونم
مامان پریسا
29 شهریور 91 17:42
خیلی خوشکل بودی و خیلی خوشکل تر شدی .
دست مامان درد نکنه



قربون خاله ی خوش نگاهم برم من
مرضیه
29 شهریور 91 18:42
سلام عزيزم خواهش ميكنم من هميشه بهتون سر ميزنم ولي بعضي وقتا نميشه كامنت گذاشت وگرنه هميشه ميام و نيرواناجون و عكساي نازش رو مي بينم معرفت هم از خودتونه


گرمیم از نگاه مهربون و پرمحبتت خاله جونم. ببوس سعید گل رو. مرسی
الهه مامان یسنا
29 شهریور 91 20:27
فریبا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

ناز شده قربونش برم. مبارک باشه. نه انصافا موی بچه ها هر چندوقت یه بار یه کوتاهی میخواد. خیلی بهش اومده قربون نیروانا با موهای عسلی کوتاهش
بهش بگو خیلی دوسش دارم فداش بشم.نه نمیخواد بهش بگی شاید آخر مهر بیام سمت کرمان اونوقت خودم بهش میگم


الهه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
موها رو ولش، جدی جدی میایین پیشمون، خدااااااااای من. این بهترین خبریه که میشنوم. دیگه دل تو دلم نیست، زودی خبر بدین ببینم دقیقاً کی وعده ی دیداره. وای خدای من باورم نمیشه. :o
مامان سانای
29 شهریور 91 21:56
اتفاقا کاری خوبی کردی کوتاه کردی هم موهاش پر پشت میشه وهم خودش اذیت نمی شه . دختر من با زور می ره آرایشگاه تازه موگیر وگش هم نمی بنده .
مبارک باشه هدیه جالبی بود


مرسی عزیزم، ممنونم از دلگرمیت.آره خودش دیگه حالا کلی کِیف میکنه. خدا رو شکر میکنم. سانای جان رو ببوس
حنانه
30 شهریور 91 0:38
سلامـ
مبارکه
هزارماشالا چه نازه


قربونت حنانه جونم. ناز میبینی. مرسی
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
30 شهریور 91 11:38
سلام خانمی
خوبی ؟ مبارکه موهای قشنگ نیروانا جون

خانمی این مدل که خیلی قشنگه و خیلی هم به دخترتون می آید
ضمنا تنوع مدل مو هم برای دختر لازمه

مبارکش باشه


سلام، متشکرم عزیزم، آره انگار، حالا که چند روز گذشته و به اصطلاح جا افتاده منم به این مدل اعتقاد پیدا کردم. ممنونم خاله جون، حتماً به راهنماییت گوش میدم.
arshin googooli
30 شهریور 91 16:33
tanavo kheyli khoobe fariba joon kheyli ham khoob shod dar zemn behtare adama dar rabete ba chizhaye gozara ziyad khodeshoono narahat nakonan albate yeki bayad inaro be man bege


قربونت آره، حق با توست. خب منم به تو دوست خوبم مبگم که برای چیزای گذرا خودت رو ناراحت نکنی ها
lمامان زهرا دختر دوست داشتنی
31 شهریور 91 10:31
دوستای گلم با چند پست جدید بروز شدیم
خوشحال میشم سر بزنید و نظر بدهید واقعا به همراهی شما برای از نو نوشتن وبلاگ دخترم نیازمندم...
دوستون دارم و منتظرتون هستم
راستی فرا رسیدن فصل زیبای پاییز را تبریک میگم فصل ماه مهر و بوی مدرسه ، فصل بارونهای قشنگ خدا، فصل برگ ریزون رنگارنگ، فصل شب یلدا و خصوصا خصوصا فصل سالگرد تولدم ( برای همه آذر ماهی ها یک دست قشنگ بزنید)


به افتخارِ همه ی پاییزیای نازنین (آیکون ِ کفِ مرتب )
وای که هیجانی داره پاییز عاشقشم. عاشقتم دوستم. خدمت میرسم الساعه. فداتون
نایسل
1 مهر 91 9:59
عزیزمممممم م اخی چه ناز شده ناز بود نازتر شده



مرسي عزيزم. ناز ميبيني
الهه مامان یسنا
1 مهر 91 13:23
سلام واسه این پستت نظر گذاشتم ولی نیست!!!!!!!!


فدات شم، من نبودم ببخشيد.
مامان ساینا
2 مهر 91 21:57
سلام خانومی
راستش نظرتون رو تو وب الینا جون خوندم. خیلی به دلم نشست. گفتم ببینم کی به این خوشگلی می نویسه. خیلی حستون زیبا بود.
روز دختر هم بر نیروانای عزیز مبارک


سلام عزيزم،‌ منت گذاشتين و كلي بهم افتخار دادين. من همه جوره از لطف دوستان و دوستاي دوستان سرشارم. هيچي ندارم بهش ببالم جز اين محبت قشنگي كه از دوستان عزيزم هديه ميگيرم و با نورش روزا و شبام روشنه. خدا همچنان از مهرش بر ما بباره. ممنونم و با افتخار انعكاس قشنگ صداي خدا، سايناي نازنينم رو به جمع دوستاي نيروانام پيوند ميزنم. باشد كه حلقه ي دوستان تا بي نهايت ادامه يابد
شايان
3 مهر 91 7:44
مباركه چه خوشگل شدي.حداقل ما عكستو ديديم.ماشااله خيلي نازي


قربونت خاله جون،‌جدي خيلي عكسام دير ميره روي ديوار خونه م نه!؟ ببخش خاله. ناز نگاهتونه
سارا مامان آرام
3 مهر 91 12:14
مبارک باشه
منم دلم نمیاد موهای آرام رو کوتاه کنم آخه خیلی دوسشون داره و بهشون مینازه


مرسي عزيزم. ماشالا به موهاي دختر گلت كه خيلي خوشگل و پُره. مطمئناً وقتي موهاي نيروانام حسابي تقويت شدن منم دلم نخواهد اومد كوتاهشون كنم ولي بازم ميذارم خودش تصميم بگيره. ظاهراً وضعيتِ الانش رو دوست داره. ببينيم بعد چي ميشه. ببوس گيس گلابتون رو
خاله جون
4 مهر 91 15:26
اي جوووون ماشالا
دوست داريد يه آلبوم از عكساي شنگ جوجوتون داشته باشيد؟ به وبلاگ من سر بزنيد


مرسي عزيزم. تو ذهنم ثبت ميكنم آدرست رو. موفق باشي.
هاله
4 مهر 91 17:08
انشاا به سلامتی و شادی
مبارک باشه
ولی تو رو خدا برای عروسیش بزارید موهاش بلند باشه
اونجوری خیلی جذابتره
البته نظر عروس شرطه


مرسي گلم.
خداييش هر چي عروس خانوم بگن همونه. اي به چشم.
مامان علی خوشتیپ
5 مهر 91 11:04
الهی قربونش بشم.چه ناز شده ماشاالله


فدات شم مامانِ خوش تيپ ما
مادر سپید
12 مهر 91 22:24
اوخی .. روز دختر که بچه رو پسر کردین !!
ماشالله به جونش چه دختر خواستنی و زیبایی دارین .. خدا حفظش کنه ..


ممنون مادر سپيدِ روشن، زيبا روحِ پاكتونه. يه نگاه كوچك به وبلاگتون كردم و عنوانش تكونم داد. در مقابل بزرگواراني مثل شما احساس كوچكي وافري دارم. خدمت ميرسم و مفصل ميخونمتون. اگه اجازه بدين با افتخار به جمع دوستانمون ميپيوندمتون. به اميد دوستيهاي بيشتر.