نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

واكنش نيروانايي به اولين درس موسيقي

1391/4/19 11:40
نویسنده : مامان فريبا
6,523 بازدید
اشتراک گذاری

براي اينكه اولين قدم در كشف استعداد نوازندگيت رو برداريم وقتي بابايي فهميد كلاس بِلز (Xylophone) در شهرمون براي خردسالان برپا شده، چون با استادش دوست بود تصميم گرفت ببردت ببينه چي پيش مياد و چه عكس العملي نشون ميدي.

و حالا روايت كلاس از زبان بابايي:

استاد ايشاني [با خنده و روي خوش و كلي انرژي]: نيروانا ميخواهي بلز ياد بگيري؟

نيروانا [با قاطعيت]: نع!

استاد ايشاني [در حاليكه سعي ميكنه اين واكنش رو طبيعي تلقي كنه به رنگ سبز اشاره ميكنه]: عزيزم اين چه رنگيه؟

نيروانا [با همون چموشي كه وقت جواب دادن به سؤالاتي كه جوابش رو ميدونه و ميخواد طفره بره و در واقع يه جوري خودش رو به خُليت ميزنه] : آآآآآبي

اون روز تنها واكنش مثبتت به استاد اين بوده كه رنگهاي همرنگ رو بهش نشون دادي و اونم چند تا تمرين به بابايي داده كه باهات كار كنيم. و يه چيز ديگه اينكه خيلي محكم روي بلز ميكوبي، آخه مگه باهاش خرده حساب داري قربونت برم؟!

بعد از اون روز گاهي از توي كاور درش مياري و بهم ميگي بزن و من كه يه جورايي مشابه تمرين استاد رو ميزنم تو هم تشويق ميشي چوبها رو از من ميگيري و شروع ميكني به زدن و خيلي جالبه كه يه چوب رو ميذاري روي يه رنگ و ثابت نگهش ميداري، بعد نگاه ميكني به چوبي كه توي دست ديگه ت هست و ميذاريش روي رنگ مشابهش و دو تا دست رو با هم بالا مياري و همرنگها رو مينوازي. خيلي ذوق ميكنم وقتي اينجوري دقت ميكني.

هنوز وقت نكردم بگردم ببينم چه نتيجه اي از اين واكنشهاي تو ميتونم بگيرم و در واقع ارزيابيش نكرديم. اصلاً حالا خوبه ادامه بدي يا نه؟ استعدادش رو داري يا نه ؟ و ...

اينم يه چند تا عكس كه از بازگشتت از اولين كلاس موسيقي گرفتم.  

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (25)

مامان خورشيد
19 تیر 91 11:23
همينكه علاقه داره و تلاش مي كنه نشون ميده استعدادش رو هم داره. خورشيد حدود دوسال هست كه كلاس ميره و خب يه پيشرفتايي كرده ولي نه اونطور كه من دلم مي خواد و نت ها رو ياد گرفته و درست مي زنه اما هنوز نمي تونه مرتب و آهنگين بنوازه ولي من باز هم مي فرستمش. به نظرم همينكه با نت ها و دنياي موسيقي آشنا بشن خيلي خوبه بعد كه بزرگتر شدن اگه علاقه داشتن خودشون دنبالش مي رن.
الهي آهنگ زندگيتون شادترين و زيباترين باشه.


خورشيدي عزيزم. عين دخترت. گرم و مهربون. مرسي
الهه مامان یسنا
19 تیر 91 11:39
قربونش برم که اینقدر قشنگ از جواب دادن طفره رفته.راستش یادم افتاد که حتما در مورد بلز زدن یسنا هم یه پستی بذارم مرسی


فدات عزيزم. حتماً اينكارو بكن الهه جون.
مامان احسان
19 تیر 91 12:24
سلام دختر گلم موفق باشی


سلام خاله ي مهربونم. ممنونم
مامان ساينا
19 تیر 91 14:56
فريباي عزيز با اولين جلسه تصميم نگير...همينكه رو رنگها تمركز مي كنه خيلي عاليه... نيرواناجان تو باغچه دنبال چي مي گردي عزيزكم؟بوسسسسسسسسسس


ممنونم. حق با توست دوست مهربون. بايد حوصله كنم. من هم هنوز هيچ نتيجه اي نگرفتم. بايد بيشتر تحقيق كنم و بيشتر بدونم. مرسي از راهنماييت.
دنبال يه پيشي ناز كه حسابي مشغول خودش بود و نيروانا رو به وجد آورده بود ميگرده دخترمون. نميبيني شاكي شده كه وقتي نزديكش شدم عكس پرتره بگيرم پيشي رو فراري دادم!
زینب
19 تیر 91 16:46
موفق باشین مامان وبابا و نیروانا در راه یادگیری موسیقی


ممنون عزیزم
sepehri
19 تیر 91 21:21
خیلی عالی اسم و مکان رو هم به ما بگین که ما هم باید شروع کنیم از سال دیگه


ممنون عزيزم، سرچشمه كانون فرهنگي و هنري مس برگزار ميكنه ولي شهرهاي ديگه خيلي اطلاعي ندارم.
هاله
20 تیر 91 4:05
اولا که من قربون این دختر با استعداد برم که خوشتیپ . خوشگل و مهمتر از همه باهوش و مهربونِِ....فدای شکل ماهت برم آتیش پاره
ئ.ما
فریبا جون قوی باش


فداي دل مهربونت هاله جونم. دلم برات تنگ شده بود. ترمه جانم چطوره . ببوسش.
چشم عزيزم. سعي ميكنم قوي باشم. ممنون از تذكر بجات
مامان نیایش
20 تیر 91 9:34
فدای نیروانای با هوشم من که از نزدیک دیدمت می تونم خوب حس کنم این چموشی ات رو جیگرقربونت برم الهی که همیشه موفق باشی خیلی چیز جالبیه باید برای نیایش هم بگیرم البته یه دونه خیلی کوچیکش رو داشت ولی اون خیلی به درد نمیخوره راستی چه کلاسای خوبی تو شهر شماست و چه مامان و بابای خوش ذوق و سلیقه ای داری قدرشون رو بدونخصوصی برای مامانی


فداي خاله زهره ي عزيزم با اون محبت بيحدش. ممنون كه هميشه همه جوره ما رو تشويق ميكني و انرژي ميدي.
بلز واقعاً جالب و مفرحه. من خودمم هميشه از بلند كردن صداي دنگ و دونگش كيف ميكنم. بلد كه نيستم كه.
جونم برات بگه زهره جون كه شهر ما به مدد برخي مديران خوش ذوقي كه شركتمون داره، امكانات فرهنگي هنري و ورزشي خوبي داره و برنامه هاي متنوعي براي شادي مردم برپا ميكنن ولي خب خيلي وقتا ممكنه كيفيت اين برنامه ها و حتي كلاسهاي آموزشي مثل زبان براي عموم خصوصاً خردسالان، زياد مطلوب نباشه. بالاخره اين همت ماست كه چقدر و چه جوري از اين فرصتها استفاده كنيم.
بازم از مهرت سپاس و هزار تا بوس براي زهره و نيايش گلم
مامان نیایش
20 تیر 91 10:02
راستی عسلم چه عکس های خوشگلی دلم باز شد دیدمت چه حیاط قشنگی به به راستی خانمی بعد به حیاط ما میگی با صفا شما خودتون با این حیاط و این خونه که تعریفش رو شنیدیم از دوستان و با اون اتاق و .... به به آخر صفایید آخه دیگه نباید چیزی به چشتون بیاد کهفدات شم شاد باشید و خوش همیشه


نه عزيزم،‌اينطوري هم كه ميبيني و ميشنوي نيست. دوستان ، زيادي به من لطف دارن و تعريف ميكنن. اين عكسهام توي دوربين خوشگل شدن و به نگاه زيباي شما خوش مياد. نه كه توي چشمات يه برق خاصه كه من ميدونم، همه چيز رو با نور خودت ميبيني. تازه ش هم هر گلي يه بويي داره. قشنگي، هزار و يك تعريف داره و به هزار و يك شكل ميشه پياده ش كرد توي هر جايي. براي همينه كه من هميشه تشنه ي زيبايي و صفاي دوستام و خونه هاشونم و دم و دقيقه ميرم سر وقتشون. راستي شما نميايين پيش ما؟ تابستونه ها!
تابستونه، فصل بازي و خنده
بچه ها توي كوچه گرم بازي
مثل چن تا پرنده ...
مامان نيما
20 تیر 91 10:20
عزيزم خوشحال شدم كه موسيقي رو شروع به يادگيري كردي موفق باشي


ممنونم. برامون دعا كنين كه راه درست و بريم و درست راه بريم
سارا مامان مايا
20 تیر 91 11:11
سلام عزيزم..ايشالله كه شما واقعا به اون چيزي كه دوست داره و استعدادشو داره خيلي زود پي ببرين عزيزم..به نظر من خيلي مهمه .خدا نيروانا كوچولو رو خيلي دوست داشته كه يه همچين مامان و باباي مهربون و دلسوزي رو نصيبش كرده عزيزم.. منم عاشق موسيقي ام و خيلي زياد بلز دوست دارم.اولين اسباب بازي كه واسه مايا گرفتم همين بود.اونم از بيت اسباب بازياش و .... اينو خيلي دوست داره و هر روز ميره سراغش..من هميشه به اين فكر بودم كه چطور ميتونم به اين علاقه دامن بزنم .اگر زحمت بكشي و از درسهايي كه استاد بهتون داده تا باهاش كار كنيد من رو هم مطلع كني ممنون ميشم خانمم.بوسسسسسسسس


مرسي عزيزم،‌لطف دارين به ما. آره منم بلز دوست دارم و از بس رنگ دوست دارم. به روي چشم بذار دقيق از بابايي بپرسم بهت ميگم. يه تمرينش اين بود كه همرنگها رو همزمان بزني با دو دست و همينطور رنگهاي كنار هم رو بزني تا آخر. ميدوني كه بلز استاندارد بچه ها از اين دو اكتاوي هاست كه از هر رنگ (نت) دو تا داره بجز يكي كه سه تاست، آبي فكر كنم. فقط تعدادش رو نميدونم،‌ مثلاً چند تا سبز بزني بعد چند تا رنگ كناريش و ... اينو ميپرسم.
يه تمرين ديگه هم اين بود كه دو تا رنگ كنار هم رو به تناوب و پشت سر هم بزني و متأسفانه تعداد اين هم الان نميدونم ولي برات ميپرسم از بابا حامد.
اميدوارم ماياي گل هم آهنگساز، موسيقيدان و نوازنده ي قابلي بشه.
مامان سهند
20 تیر 91 11:56
فدای این دختر خوشگل خوش ادا بشم که میخواد برای خودش بتهوونی بشهههههه


مرسي عزيزم. به دعاي دوستاي مهربونم
sepehri
20 تیر 91 12:19
داخل کوثر؟مگه شما مشهد نیستین؟


نه عزيزم،‌ ما مس سرچشمه ي كرمانيم. بابايي مشهدي تشريف دارن و خاندانش اونجان ولي زندگيمون فعلاً اينوره. خوشحال ميشيم در خدمتتون باشيم عزيزم. شهراي بزرگي مثل مشهد حتماً بايد از اين كلاسها داشته باشه. يه جستجوي اينترنتي فكر كنم كمكتون كنه.
هاله
20 تیر 91 14:42
عزیزم میدونم خیلی خیلی مهربونید و به ما لطف دارید و خیلی خیلی بیشتر از اینکه هنرمندید .دل آدم در کنار همچین کسانی آروم میگیره.در هر حال خدمتتان عارضم که
بی زحمت نمیذارییمتون و البته در کنار شما بودن هم حتما پر از لطف هست .پس شما هم از این طرفها بیاین .البته الان هوا خیلی گرم شده اما نمیذاریم بهتون بد بگذره



شما لطف داري هاله جون. باور كن بدون تعارف ميگم،‌هر وقت تونستين بيايين قدمتون به چشم. من كه هر وقت به سفر به ديار شما فكر ميكنم بي اختيار يادم مياد كه يه دلي هست كه بايد اونجا بدستش بيارم و دلم رو بسپرم بهش. بيادتم هميهشه و منتظر قدمهاي پرمهرت، سبز و بابركت.
مامان نیایش
20 تیر 91 15:09
فدای مهربونی هات
خصوصی


خوندمت گلم.
رایکا(پوسترساز)
20 تیر 91 17:33
سلام فریبا جان.پوستر نیروانارو برات فرستادم.شرمنده یه مدت نبودم خیلی معذرت میخوام.ببین خوشت میاد خبرم کن قربانت


حتماً بهت خبر ميدم عزيزم. دستت درد نكنه
نسترن(مامان نیروانا)
21 تیر 91 0:45
عزیزمی نیروانا جون دلم میخواد حسابی ببوسمت خوشگلم با این شیرین کاریایی که میکنی


نسترن عزيزم،‌خدا ميكنه كه خيلي ديروز يادت بودم و اينكه در اولين فرصت بهت سر بزنم و خبر بگيرم. دلم تنگ شده بود براتون. مرسي كه اينهمه بهم نزديكي و لطف داري به نيرواناي ما. هزار تا بوس براي تو و نيرواناي گلم
sepehri
21 تیر 91 8:19
اره عزیز اینجا هست مطمئنا فکر می کردم مشهد باشین هر جا هستین موفق باشین


ممنونم عزيزم. شما هم در پناه خدا هميشه شاد و تندرست باشين
مامان زهرا
21 تیر 91 16:57
خوشحال میشم به این پست مراجعه کنید و نظر بدید:

http://tiam2011.niniweblog.com/post59.php

مرسی



به گویش بلبل به آواز دوسِت دارم ش گوش کن.
ممنونم خیلی لذت بردم

مامان سارینا
22 تیر 91 8:07
به به دخملی ناز ما قراره موسیقیدان بشههههههه . آفرین به نیروانای عزیزم . خاله ببینم چیکار میکنیاااااااااا . مامانی خیلی خوب کاری میکنید که نیروانا جوون رو میفرستید کلاس آخه موسیقی ذهن رو خیلی باز میکنه . از لجبازی کردنش خیلی خوشم اومد چه عالمی دارن این فسقلیها . از طرف من خیلی ببوسیدش . عکساش هم خیلی خوشگل شدن . نیروانایی چقدر طول میکشه تا یه آهنگ خوشگل با بلزت واسمون بزنی ؟؟؟؟ ما منتظریمااااا . بوس رو صورت ماهت


ممنونم عزیزم از مهرت. بیشتر از اینکه به فکر کلاسش باشم دلم میخواد روح موسیقی و موسیقی زندگی رو درک کنه. و برای همین احتیاط میکنم که با ندونم کاری یهو این عشق رو واسش کور نکنیم. یواش یواش و بدون زور و فشار.
خیلی دوسِت داریم خاله مهربونی. ما هم بوس براتون هوارتا
مامان آرشیدا کوچولو
22 تیر 91 14:38
مامان هنرمند خیلی خوشکل مینویسی از اعماق وجودت که این خودش یه هنره معلومه که برا نیروانا چیزی کم نمیگذارید امیدوارم بتونید نتیجه این همه تلاش رو به زودی ببینید


هنر نزد شما دوستان خوبم هست و بس که همه جوره بهم انرژی میدین. ممنونم از مهرتون. امیدورام همه ی بچه ها و والدینشون به همه ی آروزهای قشنگشون برسن
زهره مامان نیایش
25 تیر 91 14:39
سلام عزیز دل خوبی خوشی ایشالا که همیشه خوش باشید و لباتون خندون ممنونم فریبای گلم از حضور پر مهرت و این همه انرژی که بهم دادی سپاس بی اندازه ام رو بپذیر از راه دور میگم خیلی دوستت دارم
نیروانای گلم رو ببوس دلم خیلی براش تنگ شده از طرف من بچلونش حسابی


سلام جان دلم. منم خيلي دلتنگتونم. از صميم قلب بگم آخر شب كه اين پستت رو خوندم كلي حظ كردم و خنديدم. آفرين به زهره ي مبتكر باهوش من!
تازه بعد با نيروانا نشستيم عكسهاي نيايش رو هي بالا پايين كرد و من براش توضيح دادم نيايش داره نمايش بازي ميكنه و اون گفت اي كلكِ پسرگلي نيايش! و اونم كلي ذوق كرد.
عكس نيايشت بر تارك درخت اتاق نيروانا ميدرخشه روي اون ليوان پرخاطره. الهي در آغوش بگيريمتون زود
الهه مامان روشا جون
27 تیر 91 13:17
آفرین به نیروانا گلی.چند وقت دیگه از هر انگشتت هنر میریزه خاله جون.


لطفا داري خاله جون، با روشاي پيانيست شما همنوا بشن الهي
مامان ماهان
27 تیر 91 13:26
ای جوووووووووووووونم چه عکسهای خوشگلی گذاشتی
1000000 ماشاالله
بابا موزیسین
آهنگساز
الهی همیشه موفق باشی گل من


ممنون خاله جون. ماشالا به ماهان نازنينتون
مامان پریسا
6 مرداد 91 18:14
ما هم از خیلی وقت پیش برای پریسا گرفتیم .
فعلا" فقط از کوبیدن روی اون لذت میبره ولی خوم هم نمیدونم چطور باید بهش اموزش بدم.
ولی خیلی دوست دارم یاد بگیره


هنوز براي پريسا زوده عزيزم،‌ همينكه ميكوبه روش عاليه. ميگن آموزش موسيقي بهتره از سه سال باشه. مام ديگه نيروانا رو نبرديم ادامه بده فعلاً ولي بيشتر تحقيق كن گلم،‌ فقط به حرف من يكي گوش نده،‌ميترسم اشتباه گفته باشم شرمنده شم حسابي