برج ساز كوچك من
مكعبهاي رنگي كه پارسال برات خرديديم و تا مدتها سرگرميت اين بود كه بچينمشون رو هم و بزني زيرشون بعد از مدتها كه دوباره رفتي سراغشون، كاربرد جديدي پيدا كردن: اين بار روي هم ميچينشون. به قول خودت پشت بون درست ميكني و كِيف ميكني. ميدوني از چي ذوق كردم. اينكه عين برج ميسازيشون ميبريشون بالا و از همه مهمتر بعد از دو سه روز همرنگي رو تشخيص دادي و رنگهاي مثل هم رو روي هم سوار كردي و چند تا برج رنگي كنار هم درست كردي. خيلي ذوق كردم. انگار كه يه شهر رو با آسمونخراشهاش جلوم گذاشتي. دقيقاً همين حس بهم دست داد. برج و بارو بساز معمار لحظه هاي قشنگ زندگي! بساز و بر تارك همه شون نام و افتخار به ارمغان بيار. خدا قوت :*
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی