مامان کوچولو
از ابتدای تیرماه که با کاوی کنج مشهد خداحافظی کردی و به جمع خونواده مون برگشتی، پروژه ی مهدکودک داداش اهورا کلید خورد و من هم همچنان مجبور به ادامه ی حضور در محل کار و به تبع اون ناگزیر از رفت و آمدم به سرچشمه شدم. این بود که عدم حضور من برای مدت روزانه 14 ساعت در محیط خونه و کانون گرم خانواده، تو نازنینم رو واداشت تا به همراه بابایی کمر همت به نگهداری و تر و خشک کردن مزدای کوچک ببندی و حتی زمانهایی رو که بابا به عنوان سرویس رفت و آمد من و اهورا مجبور به ترک خونه بوده و هست، به تنهایی این مسئولیت بزرگ رو روی شونه های کوچیک و کودکانه ت به دوش بگیری. گرچه میدونم خیلی درست نیست که این کار پر استرس رو در این سن کم ازت بخواهیم که خدای...