نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

11 زيبا : 16 ماهگي تو - 5 سالگي ما

1390/1/10 15:59
نویسنده : مامان فريبا
6,777 بازدید
اشتراک گذاری

فردا تولد ۱۶ ماهگيته گوشه ي دلم!

 مباركمون باشه ۱۶ ماه حس حضور شادي آفرين تو در جمع دو نفره مون و در بين خونواده ي من و بابايي كه به چشم ميبينم چقدر عاشقانه دوستت دارن. فردا سالگرد يه اتفاق خيلي مهم ديگه هم هست كه اگه نمي افتاد تو هنوز توي خاطره ها و توي سياره ات بودي و هنوز به زمين فراخونده نميشدي.

فردا پنجمين سالگرد ازدواج من و باباييه عزيزم!

درست ۵ سال پيش در يازدهم فروردين هشتاد و پنج عشق ۴ ساله ي من و بابايي به آغاز دوباره (نميگم به انجام رسيد چون معتقدم عشق آغاز حركته نه مقصد حركت) رسيد و عليرغم همه ي مشكلاتي كه نميذاشت من و اون ما بشيم، رسماً ما شديم. اين اتفاق بزرگي تو زندگي هر دومون بود چون بزرگترين آرزومون محقق شد.

ديگه همه ي عالم و آدم ميدونست :

ماجراي عشق شورانگيز ماست                      اين حكايتها كه از فرهاد و شيرين كرده اند

و

شكر خدا كه هرچه طلب كردم (يم) از خدا                 بر منتهاي همت خود كامران شدم (يم)

عدد ۱۱ رو دوست دارم. كنار هم قرار گرفتن دو تا يك ! و اينكه ازدواج ما در يازدهمين روز از سال اتفاق افتاد بيشتر دوست دارم. اين خيلي منو به فكر فرو ميبره و ايمانم رو به راستين بودن عشقمون بيشتر ميكنه. برا همينه كه عليرغم همه ي فراز و نشيبهايي كه تو زندگي پيش مياد - و حتي براي عشاق هم ابتداي زير يه سقف زندگي كردن با دورنماي زندگي عاشقانه تفاوتهايي داره - پايبند عشقمون بوديم و بعنوان گرانبهاترين داراييمون ازش محافظت كرديم. شيريني تو نيرواناي عزيزم براي اينه كه ميوه ي عشقي. عشقي كه من و بابايي، تو باغچه ي دلمون كاشتيم و با زلال اشك آبش داديم و از خورشيد خدا بهش نور تابونديم. تو هم در ۱۱مين روز آذر بدنيا اومدي درست سه سال و نه ماه گذشته از پيوندمون. و همه ي اينها بدون هيچ برنامه ي از پيش تعيين شده اي از سوي ما بود. خدا خودش تا هميشه ي راه باهامون باشه عزيزم و با همه ي آدما.  

تبريكت رو مي پذيرم عزيزم حتي اگه الان نتوني بگي. برق نگاهت گوياترينه.

هدیه ی این روز قشنگ چندتا عکس قشنگه از تو و ما که بیادگار میذارم. عمر فایل سرور پاینده باد! این موسیقی متن هم در حال و هوای این روز بیادموندنیه که تا چند روز دیگه هوای وبلاگتو معطر کنه گلم. البته که به عطر تن تو نمیرسه.

پي نوشت : اين پست رو امروز ميذارم چون تا سه روز آينده معلوم نيست بتونم آپ شم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان عسل و آریا
10 فروردین 90 18:25
دوست خوبم چقد قشنگ مینویسی.اینو از صمیم قلب میگم.تشبیهات خیلی قشنگی استفاده می کنی.چقد عکس ها عالی بود.فدای سیبیل ماستیش. گلم خیلی دوست دارم عکس نیروانا خانم که برای درباره ی وبلاگ انتخاب کردید را توی کامپیوترم نگه دار. اگه امکانش هست اون عکس هم توی بخش عکس بگذارید تا کپی کنم.البته اگه شما اجازه بدید.به هیچ کس نشونش نمیدم عزیزم خیالت راحت باشه.



واي خداي من! شرمنده م ميكنيد. شما خوب ميخونين. از اينكه تشويقم ميكنين خيلي ممنون و خوشحالم. چشم حتماً ادامه همون عكساي لينك قبلي اضافه ش ميكنم.

هاله
12 فروردین 91 3:38
تبریک میگم بهتون
پنجمین را که رد کردید و ششمینش خیلی مبارک باشه



ممنونم هاله ي عزيز
لی لی مامی آرشیدا
27 شهریور 92 17:11
باورتون میشه همین حالااین پست روخوندم ودیدم یه شباهت دیگه توتاریخهای مهم زندگیمون داریم.عاشقانه هامون پایداربی دلیل نیست که به دل میشینید


جدی میگی عزیزم! یعنی یازده فروردین پیوند شماها هم هست؟! عاشقانه هامون پایدار دوست همدل عزیزم