چهل و یک ساله می شوم
این روزای پر هیجان بهاری تندتند میان و میرن و امروز که چهل و یک ساله میشم یه گوشه ی دنج یافته م که اول صبحی با خودم و دنیای ورای چاردیواری خونه در ارتباط باشم. دخترک گلم, همراه بابایی, کنار تو و دو تا داداش گلت زندگی برای من همیشه بهاره با عطر شکوفه هاش, گرمای آفتابش, رعد و برق و بارونش, و اینقدر فراز و نشیبش شیرینه که انگار تپه نوردی درست روز وسط بهار توی یه هوای نمدار و پر از عطر گل.
توی دستای امن خدا, همیشه باشین عزیزان من.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی