خوانش نیروانایی
حیف کم پیش میاد بریم بیرون و از شنیدن تابلوخوانی های بامزه ت لذت ببریم. همچین فتحه کسره ضمه ها رو قر و قاطی میگی آدم نیشش تا بناگوش وا میشه. حالا به همین خوندن عناوین برنامه ها و تیتراژهای تی وی بسنده میکنیم تا خورشید بختمون تابناک بشه و از حبس خونگی دربیاییم و دنیا رو از دریچه ی چشامون بیشتر ببینیم تا قاب تلویزیون. این پست رو به یاد اون عصری که رفتیم بیرون و یه خیابون دیدی پر از تابلوی "املاک" و با کسره خوندیش و کلی خندیدیم از اینکه چرا توی این خیابون همه املاک دارن و اصن املاک چی هست, برات گذاشتم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی