نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

یک آیه یاد

1393/9/6 7:48
نویسنده : مامان فريبا
7,178 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب که خونه آقاجون و مامان بزرگی بودیم و با بقیه مشغول تدارکات مراسم چهلم, دم دمایی که خواستیم برگردیم خونه یهو اومدی پیشم و آروم بهم گفتی مامان من بیشتر از همه دلم برای آقاجون تنگ شده و بغضت به خیسی چشای قشنگت انجامید. بغلت کردم و گفتم میفهمم چی میگی و دلداریت دادم که با هم میشینیم و عکس و فیلماش رو نگاه میکنیم و ...

نمیدونم روزی که این رو میخونی کی هست و چقدر از خاطرات آقاجون یادته ولی یکی دو تا خاطره ای رو که ازش این روزا برامون تعریف کردی و تکرار, برات یادگار میکنم به بهانه ی چهلمین تکرار روز پروازش و به پاس اینهمه عشقی که بین تو و اون هست:

مامان, یه روز با بابا از کارگاه با دوچرخه رفتیم خونه مامان بزرگی, آقاجون از پنجره دستشویی برامون دست تکون داد.

 --------------------------------------------------------

یه شعری رو توی مهد روی پنج انگشت دست بهتون یاد دادن, از انگشت کوچیکه شروع میشه تا شست و تو هر وقت میخوندیش میدیدیم که آقاجون از خنده غش میکرد, 

این کوچول موچوله

این مامان موچوله 

این بالا بلنده

این سردار جنگه 

این بابا پیرمرده

 

و حالا برامون گفتی که وقتی اینو برا آقاجون میخوندی میگفته اون بابا پیرمرده منم, احتمالا اینو وقتایی می گفته که تو تنها پیششون بودی.

قربون بابا پیرمرد مهربونمون که یادش همیشه باهامونه, جوون و سرزنده.

پسندها (6)

نظرات (7)

ماری
7 آذر 93 10:23
سلام.فریبای خوبم.امروز صبح نمیدونم چرا یهو یادت افتادم.نیروانا جون خوبه؟اهورا به دنیا نیومده هنوز؟می بوسمت
مامان فريبا
پاسخ
سلام عزیزم، خوبم ممنون، مرسی که یادمی. نیروانا خوبه و اهورام دیگه شمارش معکوس دنیا اومدنشه. امید بخدا
مامان نیایش
7 آذر 93 10:42
یادش گرامی روحش شاده شاد
مامان فريبا
پاسخ
ممنون عزیزم. روح همه ی درگذشتگان شاد و آرام. آمین
〰〰مامانِ چشمه بهشتى 〰〰
7 آذر 93 23:44
سلام خدا رحمت كنه آقاجونتون رو ... نيرواناى گلم مى تونه از اينجا براى آقاجونش كادو بفرسه اينطورى كه همه كاراى خوبش رو هديه كنه به آقاجونش . روحشون شاد انشالله براتون بهترينها رو آرزو دارم .... سه شنبه خوب و خاطره انگيزى در پيش رو داشته باشيد من سه شنبه به نت دسترسى ندارم پس تولدت مبارك نيرواناى عزيزم
مامان فريبا
پاسخ
سلام عزیزِ مهربون، خدا همه ی رفتگان رو رحمت کنه. پیشنهادت عالیه عزیزم، بهش میگم. منم همیشه بهترینها رو براتون آرزو دارم، ممنونم که اینهمه لطف داری بهمون، تسنیمم رو ببوس
زری مامان
8 آذر 93 0:32
عزیزممممممم نیروانای مهربون و خوش قلب ایشالا خدا رحمتشون کنه بابا پیرمرد نازنین رو
مامان فريبا
پاسخ
ممنونم مهربون، الهی همه ی رفتگان غرق در دریای آرام خداوندی باشن
مامان الهه
8 آذر 93 13:00
عزیزم خدارحمتشون کنه... نمیدونم چرا این پستتو خوندم اشکام ناخودآگاه سرازیر شد.. نمیدونم شاید واسه اینکه یه عزیزی همین پنج شنبه گذشته عکس مادربزرگم رو برام فرستاد که 83فوت کردن و یاد کردن اونروزا و دلتنگ بودن براشون هواییم کرده و دلم رو نازک. قربون چشمای خیست نیروانای عزیزم... میفهمم چی میگی منم این روزا تو گذشته هام دنبال خاطرات عزیزام میگردن که دیگه پیشمون نیستن........
مامان مهرسا
9 آذر 93 12:41
چشمای من هم با خوندن این پست خیس شد عزیزم منو یاد مادربزرگم انداختی خدا همه رفتگان رو رحمت کنه
مامان نیایش
10 آذر 93 18:57
امشب شب تولد توست ...تولد پنج سالگی ات ...نیروانای عزیز ما ، خوشحالم که این روزهای زیبا را با انتظاری شیرین سپری میکنی و برایت آرزوی بهترین نعمت و هدیه خداوندی رو دارم ،اهورا... امید که بر لبانت همیشه لبخند بشکفد مثل این شب ها و این روزها ...تولدت هزاران بار مبارک نیروانا...دنیای پنج سالگی ات زیبا