نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

تصویرها می گویند - نیروانا در ماسوله

1390/3/22 8:52
نویسنده : مامان فريبا
4,686 بازدید
اشتراک گذاری

روز ماسوله یه روز بیادموندنی تمام عیار بود. خیلی خوش گذشت. اول که تو ابرا بودیم و مه. بعدم یه بارون جَرجَری زد تا جایی که بابایی که رفته بود برامون دنبال چتر، خیس خالی از وسط راه برگشت. آخه راه ماشینو گم کرده بود، از بس همه جا به همه جا کوچه ها راه داشت. ما هم زیر یه بالکن به تماشای بارون وایساده بودیم. خودِ بهشت بود اونجا. جای همه سبز. بارون که وایساد رفتیم سراغ ماشین که برگردیم بابایی دلش نیومد گفت پایین پارک میکنم یه دور دیگه بزنیم اینجا و ما هم که بساط عکس با لباس محلی رو دیدیم شوقان و ذوقان پریدیم پایین. رفتیم لباس پوشیدیم و با هزار ترفند تن نیروانام لباس کردیم و عکس گرفتیم. البته از اونجایی که دوربین ما دقیقاً در مواقع حساس یا شارژ تموم میکنه یا فضای حافظه، نشد با اون از خودمون عکس بگیریم و فقط نسخه کاغذی عکسامونو داریم که من همینجوری بعداً یه عکس از روشون گرفتم با کیفیت خیلی پایین میذارمش اینجا. یه سری عکس هم تو راه ماسوله گرفتیم که همه شو به ترتیب میذارم تو ادامه مطلب.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان رادین
24 خرداد 90 14:58
سلام نیروانا خیلی خوشکله. ماشالله. من عاشقش شدم. تبادل لینک میکنید؟


سلام،اختيار دارين دوست خوبم. چشاتون قشنگ ميبينه. ماشالله به رادين جونم كه خيلي نازه. زنده باد. حتماً و با افتخار لينكتون كردم.


معصومه مامان سهند
24 خرداد 90 18:49
سلام این دختر خوشگل ملوس از دست من در امان مونده بود کجا بودی خاله تازه پیدات کردم به من و سهند هم سر بزنی ها هزار تا ماچ آبدار نثار اون لپای قشنگت

سلام معصومه جان، ما زير سايتون بوديم و هستيم. خيلي ممنونم از لطفتون. اومدم سر سايتتون. نازي سهند. خيلي بامزه و قشنگه. اميدوارم لُپاي قشنگش از دست مامان در امان باشه هرچند ميدونم پُرِ مُهر بوسه ي مِهر مامانشه. لينكتون كردم با اجازه و افتخار.