نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

میذاری همه ی عروسکاتو واسه ی ما

1392/7/29 10:33
نویسنده : مامان فريبا
6,492 بازدید
اشتراک گذاری

- مامانی من بزرگ شدم با کی عروسی کنم؟

- نمیدونم عزیزم، باید بزرگ بشی خودت انتخاب کنی، تصمیم بگیری.

- من میخوام با ... عروسی کنم.

------------------------------------------------------------

- آقاجون من بزرگ شدم میخوام با ... عروسی کنم.

- حالا این ... کی هست؟ متفکر

- پسرِ ...

- [کاملاً غیرتمندانه!] به به به، چشمم روشن! من باید حتماً این ... رو ببینم.

------------------------------------------------------------

- مامانی میشه ... بابای حنا باشه؟

- حنا کیه دخترم؟

- دخترم.

- !!!

------------------------------------------------------------

شاید بخاطر شناختی که کم کم از خودت و جنسیت خودت داری پیدا میکنی ذهنت درگیر شده.

من که میگم بابای حنا باید خیلی بزرگ باشه که توی این سه نقطه جابگیره دخترم. اهلیِ کسی باش که تو رو به گل سرخت برسونه شازده کوچولوی من!

این روزا پروژه ی "من منحصر بفرد هستم" توی مهدتون کلید خورده. خوشحالم که اول از همه داری سعی میکنی خودت رو خوب بشناسی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (33)

زینب
29 مهر 92 10:27
عزیزم!!!!!... قربون اون عروس کوچولوی ناز بشم...

قررررربونت برم خاله جونم
مامان روانشناس
29 مهر 92 11:15
سلام دوست عزیز
خوشحالم که کودکی نازنینت خوب شکل گرفته و خوشحال تر برای وجود پر شور و نشاط خودت

سلام عزیزم. افتخار میدی ما رو میخونی. نظر مهر تو برام خیلی با ارزشه چون هم دوستمی و هم یه روانشناس نازنین. بهم دلگرمیِ زیادی میدی عزیزم. بسیار سپاسگزارتم همیشه برای همه ی مامانا و بچه ها دعا کن
مهسا مامان نورا
29 مهر 92 14:14
عسیسم فدای نیروانا عروسک خودم تو خودت از همین الان عروسی عزیزکم


فدات شم مهساجون. تو لطف داری. فدای نورا جان.
تو فکرت هست ها، از یاد نبردمت دوستم
جیران بخشنده
29 مهر 92 14:27
تو خوشگل ترین عروس دنیا میشی


ممنونم جیران عزیزم. نه بهتر از تو دوست خوب ما و البته خوشبخت ترین به لطف پروردگار، هر دوتون و همه ی دختران و پسران
عمو حمید اسبانیییی
29 مهر 92 15:00
ای پیسر گلی مگه من این ... نبینم جفتتون و باهم می خورم خوشمزه ها حلا این ... کی هسسسسست

عموجونم تو هم غیرتمندانه شدی الان!
من که گوشتی ندارم ولی اون ...
لی لی مامی آرشیدا
29 مهر 92 16:39
ای جووووونم خیلی بامزه دوست دارن عروس بشنمامان فریبا ماحتی بایدخوندن خطبه عقدم اجراکنیم(حتماشماهم تجربه دارین!!!)عاشقتم نیرواناعروس...

جدی میگی!!! نه بابا مال شما خیلی غلیظ تره. نیروانا بچه م هنوز از عقد و مقد چیزی حالیش نیست. آخه این چندجایی که اخیراً رفتیم یا فقط مجلس عروسی بوده یا حین عقد، بچه م مشغول بازی و بدو بدو بوده و چیزی دستگیرش نشده. فقط عروس و دوماد میشناسه
فدای آرشیدای نازم
الهه مامان یسنا
29 مهر 92 23:35
ای جونممممم
خوشمزه!!! خوب به سلامتی پس شازده کوچولومون قراره عروس بشه. ببوسش هزارتا

آره الهه جون تازه کجاشو دیدی. میگه من ازدواج کنم دیگه از شما جدا میشم میرم خونه ی خودمون! )
〰〰مامان تسنيم سادات〰〰
30 مهر 92 0:45
شما يه پله از ما جلوترى خانم
حداقل اسم نوه ات رو مى دونى ...!!

جونم به این دلگرمیت. خیلی بامزه بود. راس میگیا
حنانه
30 مهر 92 1:35
سلام
ماشالا چه حرفایی می گه این دختر ناز شما ایشالا یه روز عروسیش

سلام عزیزم، گمونم جهش کلامی و فکری ایه که همه ی بچه ها ازش برخوردارن توی این دوره و زمونه. شیرینیای بچه های دوستان رو که در جریانی حنانه جون. فدات
ایشالا عروسی شما دوست نازنینم
مامان نوژاجونی
30 مهر 92 8:35
قربونت برم عزیزم که از الان به فکر آیندت هستی و میخوای عروس بشی ناناز خانم .منم دلم میخواد شاهزادتو ببینم

قربون محبتتون خاله. دلم نمیخواد اون روز زود برسه ولی ایشالا میرسه و به وقتش. دلم میخواد نیروانا تا میتونه بچگی کنه و کودک درونش حالا حالاها بزرگ نشه
مامان نیایش
30 مهر 92 8:55
الهی عزززززززززززیزززززززززم قربون اون ذهن درگیرت
خیلی سوال و جوابای با مزه ای بود
نیایش هم ذهنش درگیره اینه که اگه عروس بشه باید از این خونه و از پیش ما بره !!!!!!!!
عنوان پستت منو یاد این حرف نیایش انداخت...
دعای مامانیت قشنگ ترین خواسته است:
اهلیِ کسی باش که تو رو به گل سرخت برسونه شازده کوچولوی من!

فدات زهره جون. آره خب نیروانام همینو میگه و انگار به عنوان یه واقعیت پذیرفته که عروس میشه و از ما جدا میشه. حرفای نیروانا خداییش منو به این عنوان پست کشوند. همه ش یاد ترانه ش میافتم:
از تو گلخونه ی دنیا، میون تک تک گلها ...
امیدوارم همه مون بتونیم اهلیای خوبی باشیم و خوب اهلی کنیم. میبوسمتون
مامان نیایش
30 مهر 92 8:58
اجازه خانوم!
یه سوال؟
غیر تمندانه یعنی چی اون وخخخخخخخ؟
ببخشیدااا

همون که خودم و خودت بهتر میدونیم قربون شکل ماهت
نجمه
30 مهر 92 9:44
سلاااااااام
دختري داريم تا نداره
به كس كسونش نمي ديم
به همه كسونش نميديم
به كس ميديم كه كس باشه پيرهن تنش اطلس باشه
شاه بياد با پسرش
خدم و حشم دور و برش
آيا بديم
آيا نديم
****
مگه همينجوريه مگه ما مي ذاريم هفت خوان و بايد رد كنه تا قبول افتد آره عزيز دل جفت نيروانا بايد يك نيروانايي تمام عيار باشه
عزيز دلم كي باشه من داماد فريباي گلمو ببينم
توي عروسي دخمريش با چلوصافي آب بپاشم
****
بعد چند وقت يك اينترنت حسابي و خواندن كلي پست از نيروانا يه عالمه انرژي به من داد اون شعر نيروانا هم تو پست قبلي كه كلي حال داد واقعا كه مادر و دختر محشريد زنده و پاينده باشيد

سلاااااام،
نمیدونی چقدر از داشتن اینهمه هوادارِ تمام عیار برای نیروانا به خودم میبالم نجمه ی عزیزم. ممنونم که با تقدیم این فولکلور زیبا پستم رو کامل کردی و لطفت رو مثل همیشه به زیبترین شکل، شامل حالمون.
ایشالا که مام یه روزی همین زودیا اول چشممون به جمال نجمه زاده ی عزیزمون روشن بشه و بعدها سعادت دیدن جشن عروسیش رو داشته باشیم.
بی نهایت دوسِت داریم خاله ی عزیز. در کنار عمومجتبای مهربون جاوید خوشبخت باشید
مامان عسل
30 مهر 92 9:44
فدات بشم نيرواناي عزيزم . قبل از از اينكه غزل قاپ دايي سعيد رو بدزده مي خواست كه عروسش بشي . حالا چه دومادي لايق تو نازنين بشه . ايشالا خوشبخت باشي گل خانم .


آخ دیدی سمانه! دیدی چطور از دستمون بردنش!!!
البته حیف میشد طفلی سعید رو بذاریم توی فریزر، خوب شد که قاپش رو زدن و عجب قاپ زن خوبی. ایشالا که خوشبخت بشه پا به پای غزل عزیزم. سلام و تبریک منو نو به نو بهشون برسون
زهرا (مامان طه )
30 مهر 92 10:42
فربون شیرین زبونیش

عروس میشی بهترین عروس دنیا

مامانی بروزم


خیلی ممنون عزیزم.
حتماً
مامان آرشين
30 مهر 92 12:25
من منحصر بفرد هستم !چه عالي... بعد از كلي در گيري ذهني براي پيدا كردن يه مهد خوب فكر ميكنم نيروانا جون رو به جاي خوبي سپردي


میبینی فرناز جون! خداییش خیلی درگیری ذهنی داشتم و خدا رو هر لحظه شکر میکنم که به چنین آرامشی رسوندم. ممنونم که درکم میکنی و بهم دلگرمی میدی. میبوسمت عزیزم. آرشینم رو ببوس
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
30 مهر 92 13:05
عزیزم
از ماه ِ خرداد وبلاگ ِ کوثر خانومی اون شکلی ...

ولی خواهری تلگراف واسش بفرستی، معمولا میخونه...

آدرس ِ سایتش هم اینه

www.widenet.ir




حس میکردم نیست ولی نمیدونم چرا هر وقت میخواستم خودم برم سراغش نمیشد. حتماً حتماً سلام منو بهش برسون و کوثر عزیزم رو ببوس
مامان خورشيد
30 مهر 92 16:01
من مردم برا خودشو سه نقطه اش و حناش.

خدا نکنه عزیزدلم. مرسی از محبتت.
کاکل زری یا ناز پریییی
30 مهر 92 18:35
الهیییییییییییی نیروانا کوچمولوووووو بابا خیلی راهداریییی تا علوس بشی عزیزمممممممم انشاالله به وقتش بهترین مرد دنیا همسرت بشههههههه کوچولوی ناز


مرسیییییی خاله جون. ایشاللللللللا. میبوسمتون
مامان نیایش
1 آبان 92 9:52
یعنی من موندم فریبا جون واقعا وقتی آدم از دندون درد چشماش کامل باز نمیشه غیرت مندانه رو غیر تمندانه میخونه !!!!!!!!!!!یا واقعا این که میگن سواد آدم هم یه روزی نم میکشه واقعیت داره ها ؟؟؟؟! من موندم هویییییجوری
راستی حلقه گلی که برای نیایش درت کرده بودم رو دیدی فکرکنم خوب شده بود با اینکه دفعه ی اولم بود نه ؟البته تو عکس زیاد مشخص نیست

آخی دوستم! درد دندون بد دردیه عزیزم. بهت حق میدم و شرمنده ی اون نگاه قشنگ و پر از مهرتم که حتی با وجود درد از ما دیغش نمیکنی و مهر میتابونی بهمون. دعا میکنم تسکین یافته باشی عزیزم. حلقه ی گل نیایشم محشر شده. ببخش که اینهمه دیر به پاسخت رسیدم. دستت طلا مامانیِ هنرمند. میبوسمت
مامان نیایش
1 آبان 92 10:06
اوه داشت یادم میرفت
اصلا برا کار دیگه اومده بودم حواسم پرت شد میخواستم بگم ممنون بابت اون عکس ها داشتم دنبال ایمیل دیگه ای میگشتم دیدم شما هم ایمیل فرستاده بودی ببخشید من خیلی چون ایمیل رو چک نمیکنم اصلا متوجه نشده بودم بازم یه دنیا ممنونم ایشالا به زودی نیایش و نیروانا و دیانا جون بازم کنا رهم عکس بگیرن و شادی کنن و دیدار هامون تازه بشه مرسی دوست خوبم

قربونت عزیزم. خواهش میکنم. ایشالا هر چی زودتر همه مون دور هم جمع بشیم باز
ღ مامانِ آینده یه فسقـِــلی ღ
1 آبان 92 11:05
عید بر شما دوست ِ خوب و عزیز و مهربوووووووونم مبارک ...


┊  ┊  ┊  ┊
┊  ┊  ┊  ★
┊  ┊  ☆
┊  ★



ممنونم مهربون
〰〰مامان تسنيم سادات〰〰
1 آبان 92 13:47
در غدیر خم، ولایت شد قبول / برد بالا دست مولا را رسول

رفت بالا دست خورشید غدیر / شد امام و مقتدای ما، امیر

سرآغاز امامت و ولایت برشما مبارک باد . . .


ممنون عزیزم. بر شما مبارک
مهسا مامان نورا
1 آبان 92 15:21
عید ولایت و امامت بر شما مبارک


مرسی عزیزم. بر تو هم مبارک
جیران بخشنده
1 آبان 92 15:28
قربونتون بشم فریبا جون که این قدر مهربونید ببوسید این خانوم خوشگل رو


قربون مهربونی تو جیران عزیزم. میبوسمت
مامان ریحانه جون
2 آبان 92 16:42
علی معنای دریا در کویر است, نفوذش در عدالت بینظیر است, من از هر کاروان این را شنیدم, مسیر عشق قربان تا غدیر است...
عید سعید غدیر مبارک


سلام عزیزم. چه لطف کردی اومدی پیشمون. ممنونتم. همیشه شاد باشی
مامان احسان
4 آبان 92 10:34
ای جونم شیرین زبون بانمک


قربونتون خاله
محمد
5 آبان 92 9:05
شادباشیدوسلامت


ممنونم عمو
مهسا
5 آبان 92 11:04
ممنون که به یادم هستی و بودی مرسی از راهنماییت .ممنون احساس ارامش کردم با نوشته ات.


قربونت عزیزم. آرزومه که همیشه احساس آرامش داشته باشی. همیشه دوسِت دارم حتی اگه دیر به دیر یادت کنم. ببوس نورا جان رو . میبوسمت
محبوبه مامان الینا
5 آبان 92 18:01
خیلی جالب بود واسم.به نظر من هم نیروانا داره خودش و جنسیتش و تفاوتها رو کشف میکنه


مرسی خاله جون. همینطوره واقعاً. میبوسمتون
مامان آناهیتا
6 آبان 92 8:14
اي جوووووووووووووووووونم. قربونت برم من خاله. خيلي زودتر از اون چيزي كه فكرش رو بكني بزرگ ميشي و عروس. روزي كه تو رو تو لباس سپيد عروسي ببينم برام خيلي قشنگه نازنينم. الهي شاد شاد باشي هميشه گلم و كسي بياد سراغت كه لياقتت رو داشته باشه. دوست دارم

مررررررررسی از آرزوها و دعاهای قشنگت خاله ی عزیزم. مثل برق و باد، به آنی فرا میرسه لحظه های به ظاهر دست نیافتنی فرداها. یعنی آناهیتاجونم ساقدوشم میشه؟!
منا مامان الینا
12 آبان 92 12:13
الــــــــــــــــــــهی عروس خوشکل من!
وای خدای من چقدر دنیای بچه ها شیرینه

وای خاله جون، نمیدونی که، دائم دارم با .. اودزاج میکنم. البته الان بلدم درستش رو بگم دیگه