کیستی؟ شبیه چیستی؟
پیرو درگیر شدن ذهن جستجوگرت با جنس هر چیز که از پروژه ی اسباب بازیِ مهد سرچشمه گرفته، یه شب که از دوچرخه سواری برمی گشتیم خونه و توی عالَم خودت بلند بلند شعر میخوندی و رکاب میزدی یهو دراومدی که:
مامان خدا از جنس چیه؟
و من ناخودآگاه و بی درنگ گفتم: از جنس نور!
ساکت شدی و دیگه ادامه ندادی، نمیدونم قانع شدی یا بازم فرصت میخواستی که تحلیل کنی. در هر صورت حس کردم این بهترین جوابی بود که میتونستم اون لحظه بهت بدم. خیلی دستپاچه شدم از این سؤالت خداجوی کوچک!
و عجیب دلمشغولی اینروزات هنوز هم خدا و خدا و خداست فرشته کوچولوی من!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی