نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

مهاجران

1392/4/22 10:19
نویسنده : مامان فريبا
6,535 بازدید
اشتراک گذاری

این روزا حس خیلی عجیبی دارم. یه نوستالژی زیبا به این کارتون بچگیامون با منه. اصلاً این روزا خودِ ایناییم نیروانا:

فقط یادمه خونواده ی لوسی برای پیدا کردن زمین و کار مهاجرت کرده بودن استرالیا و خونواده ی تو، خانوم کوچولو، به دنبال فضایی بازتر برای پرورش تو. و یه فرق دیگه هم هست و اون این که مهاجرت ما در حد لالیگا نیست، در حد باشگاهی بسیار بسیار کوچیکه، یعنی فقط از سرچشمه به کرمان!

اون هفته ای که مریض شده بودی و اولین سین ر میم رو تجربه کردی برای من سختی و بلاتکلیفی مضاعفی داشت چون از حدود یک ماه پیش برآن شده بودیم که اول تیر، زندگی جدیدمون از دیار کرمان کلید بخوره و مریضی تو هزار فکر و خیال توی سرم انداخته بود، از طرفی تشویقم میکرد به ترک این خونه و دیار قشنگمون که تفاوت آشکار آب و هواییش با سایر نقاط و رفت و آمدای مکرر ما باعث بیماری طولانی مدت بهاره ت شده بود و از طرفی نگرانم میکرد که شاید نشانه ای باشه برای انصراف از رفتن. هر چی که بود شاید بشه گفت تصمیم ما قطعی تر از اونی بود که حتی خودمون فکرشو میکردیم. لاجرم مهاجرت کردیم و الان سه هفته ست که داریم تلاطم سخت ولی قشنگی رو تجربه می کنیم. حالا یه کم موسیقی این کارتون رو گوش کن تا حست با من یکی بشه و بازم برات بگم دخترکم!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان آرشين
22 تیر 92 10:59
آخي چه جالبه آدم خودشو تو شخصيتاي كارتوني ببينه مطمئنا حس قشنگيه يه خسته نباشيد اينجا لازمه در ضمن خونه جديد مبارك اميدوارم اين خونه همراه باشه با كلي روزاي قشنگ...


فرناز عزیزم. تو همیشه مو شرمنده میکنی. ممنونتم. سلامت باشی عزیزم. و هزار تا مرسی برای دعای قشنگت. برای تو هم روزای قشنگ قشنگ آرزو دارم
الهه مامان یسنا
22 تیر 92 11:15
سلام فریبا جونم خوبی؟ خیلی کار بزرگی رو شروع کردی ولی قبلا هم بهت گفتم اگه کاری برای پرورش هر چه بهتر نیروانا باشه انرژیت رو چند برابر میکنه مگه نه؟ایشالا این مهاجرت بهترین ها رو براتون به همراه داشته باشه و بتونید آرامش رو کنار هم داشته باشید


سلام الهه ی من، زیارت قبول. از اینهمه دلگرمی و انرژی بخشیت ممنونم. قطعاً همینطوره و من دارم با تمام قوا تمام تلاشم رو میکنم تا همه چی خوب پیش بره. از دعاها و انرژی های قشنگی که میفرستی ممنونم. میبوسمتون فراوان عزیزای من
مامان سانای
22 تیر 92 12:17
چه حس زیبایی من همیشه با سانای باهم کارتونهای زمان کودکی خودم را می بینیم . سانای تا یه کارتون جدید ببینه فوری اول می پرسه مامان بیا ببین این کارتون زمان بچگی شماست .


قربونت عزیزم. مرسی از همدلیت. همینطوره که میگی. قربون سانای بااحساسم برم من. هزار تا ببوسش
نگار
22 تیر 92 13:32
خاله اون لوسی می نه لوسی


آره عزیزم حق با توست. من مخففش رو نوشتم
زینب
22 تیر 92 14:48
امیدوارم این جابجایی همه اش خوبی و خوشی باشه... سبز باشید همیشه دوست جونم


مرسی عزیزم. همچنان به دعاهای قشنگت محتاجیم. چقدر دلم براتون تنگ شد!
پریماه
22 تیر 92 18:30
سلامممم نیروااااناجونم وب زیباااایی دااااااااااااری موفق باااااااشی


سلام پریماه عزیزم. لطف داری دوست جون. شمام موفق باشی. برسم میام خونه ت
ستاره زمینی
23 تیر 92 12:33
سلام مهاجرت به کرمان.........






سلام عزیزم، آره
مامان آینده یه فسقلی
23 تیر 92 12:51


چــــــــــــــقدر رمانتیک ...


مرسی گلم. همه ی وجودت حسای قشنگه. ممنونم
مامان نیایش
24 تیر 92 22:32
عزیزم حتما روزای سختیه ولی در عین حال با تجربه های شیرین و جالبی همراهه براتون
آرزوی موفقیت دارم براتون هر جا که مهاجرا میکنید براتون خونه ی عشق باشه و همیشه خوب و خوش باشید کنا رهمتعبیرت جالب بود یادش به خیر مهاجران


سخته زهره جون ولی شیرینه. حس میکنم وقتی هدف داشته باشی و هدفت قشنگ باشه قدرت تحمل سختیت میره بالا. خدا کنه همچنان توانم به دعای شما دوستای عزیزم صدچندان بشه. قربون همدلیت عزیزم
مامان برديا
25 تیر 92 14:39
به خير و سلامتي فريبا جان خسته نباشي


فدات شم مهدختم. دلم براتون تنگ شده. مرسی که اومدی مهربون
مامان خورشيد
26 تیر 92 12:09
واي چي شد يهويي؟ اميدوارم سخت نباشه و به زودي از خوبي هاي مهاجرتتون بنويسيد و اينكه چقدر خوب شد كه اينكارو كرديد.
براتون بهترين ها رو آرزو مي كنم.


تصمصمی که توی ذهن داشتم یهویی نبود عزیزم ولی یهویی عملی شد حق با توست دوست نازنینم. مرسی برای آرزوی قشنگت. خورشیدم رو ببوس
مامان بانو
29 تیر 92 11:13
مبارکه . الهی همیشه شاد و خوش و سلامت در مکان جدید طی دوران کنید


ممنونم دوست مهربون ناشناسم. برای شما هم آرزوهای قشنگ دارم
مامان آرینا
14 مرداد 92 18:31
من عاشق خونتون بودم. اصلا به عشق دیدن عکسهای نیروانا کوچولو تو خونه قشنگتون و اون آب و هوای تمیز به شما سر میزدم. خیلی حیف شد ولی انشااله پیشرفت و موفقیت و سلامتی بیشتر جایگزینش بشه.


لطف داری دوست عزیزم. قربون نگاهت. آب و هواش خیلی هم تمیز نبود. میدونی آلودگی شهر ما از نوع نامرئیش بود و صدالبته پر ضرر. فکر نمیکنم جایی باشه که ما بنی بشر اونجا بوده باشیم و آلوده نشده باشه. هر چی که بود واقعاً عاشق خونه مون بودیم اما حالا جای جدیدی هم که هستیم دوست داریم و بهش دل بستیم. آدمیزاده دیگه، بنده ی تغییر! منم امیدوارم سلامتی و پیشرفت برا همه باشه عزیزم. بازم ممنون که به ما سر میزنی. آرینای گلم رو ببوس