نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

اولين چهار كلمه اي ها

1390/3/10 8:51
نویسنده : مامان فريبا
4,544 بازدید
اشتراک گذاری

هر چي كلمه ميگفيم عينشو يا دست كم نود درصد عينش رو تكرار ميكردي طوطيك! كم كم خودت جمله هاي دو سه كلمه اي ميگفتي از قبيل " اونجا بيشي"(اونجا بيشينم)"، بابا اَسنون بيذار"(بابا آهنگ سوسن خانوم بذار)، "مامان تُدايي خوب؟"، و ...

اولين جمله ي چهار كلمه ايت به نظرم "ني ني مواظب خودت باش" بود كه قشنگ و كامل اونم در جاي خودش بكار ميبرديش.

اما اين چهار كلمه اي دوم بدجوري جذاب بود و تو دل همه نشست. ميخوام برات ثبتش كنم يا اگه شد قابش كنم به يادگار. اما چيه اون اول جريانش رو بنويسم:

توي ماشين مشغول شيرخوردن بودي و منم مشغول صحبت با بابايي. از اونجايي كه بعضي وقتا (موقع دندون در آوردن) اوضاع گوارشت بهم ميريزه و بعكس همه ي بچه هاي ديگه كه گلاب بروتون روان ميشن تو منقبض ميشي، داشتم برا بابايي توضيح ميدادم و ميگفتم " از صبح پي (همون گلاب به روتون پي پي) نزده" كه تو ناقلا شيرخوردن رو رها كردي يه مكث كردي و عيناً گفتي : "از صُب پي نزده". من و بابايي غش رفتيم. مشهد كه رسيديم اين داستان رو نقل كرديم برا مامان جان اينا و تو اونجا هم طوطي وار اين جمله رو تكرار كردي و هي همه خنديديم. بامزگي اصليش اونجا بود كه هي هندونه رو ازت قايم ميكرديم نخوري؛ تو هي تقلا ميكردي بدنبالش و باز ميگفتي " از صب پي نزده". يعني ميدونستي هندونه برات خوبه؟!!!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

نگين
10 خرداد 90 9:28
سلام وب قشنگي داريد . شايد جواب خيلي از سوالاتتون توي وب من پيدا بشه . لطفا سري بزنيد . ممنون


ممنون عزيزم. نظر لطف و محبتتونه. منم اومدم سر وبتون. حتماٌ از مطالبش استفاده ميكنم. نگين جان رو ببوسين.
گلناز
11 خرداد 90 9:49
ای جیگرشو! فریبا اینقدر دقیق می نویسی که انگار منم اونجا بودم و الان دلم می خواد اون صحنه دهانی که نیمی از شیر درونش مشخصه و گفته : از صب پی نزده را هزار بار ببوسم.


فدات شم. مهرت پاينده دوست خوبم. واي اگه يه روز نيروانا اين خاله ي مهربونشو از نزديك ببينه فكر كنم چونه ي اونم گاز بگيره.
رویا
11 خرداد 90 14:29
با دیدن وبلاگ نیروانا کلی از خاطرات قشنگ واسه ما هم زنده میشه. زنده باد فریبا


زنده باد خاله رويا كه تو خلق اين همه خاطره ي قشنگ پاي اصلي قضايا بود. دلمون تنگ شده براتون. بوس بوس.