نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

*

1391/9/11 2:45
نویسنده : مامان فريبا
7,062 بازدید
اشتراک گذاری

چون دانه ای برف،

در اوج زیبایی،

آرام و آسمانی،

بر ما فرود آمدی؛

در انتهای پاییزی که تمام

بهار بود.

شاهزاده ی پرنیان پوش برفها!

این سومین سال پادشاهی پرشکوهت بر دامنه ی دلهایمان

سپید باد!


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (52)

maman yasna
11 آذر 91 2:43
Salam dooneye sepid barf tavalodet mobarak. Hooora fekr konam avalin nafar basham na?



عاشقتم الهه جون، اشک منو دراوردی که. مطمئن بودم این لحظه تنها نیستم. لبریزم از دوست. لبریز باشی باوفا

آره عزیزم، مثل همیشه تو اولین نفری یاورِ همیشه مومن! تصورت میکنم از زیر پتو با موبایل همراهیم میکنی، خیلی قشنگه عزیزم. قابل وصف نیست اینهمه مرامت. به جشن تولدم نیروانام خوش اومدی عزیزم
تک خاله کوثرررر جووووني
11 آذر 91 2:57
يووووووهوووووو..... جييييييغغغغغغ ....

تفلدت رنگين کمووووووووني, دختر پاييز ....


تک خاله ی عزیزم، این بهترین جشن تولد نیرواناست. انگار همه ی دوستای عاشقم جمع شدن توی این خونه ش تا با هم لحظه های آغازین سه سالگیش رو جشن بگیریم. خوش اومدی عزیزم. ممنونم از مهرت. اون جیغ رو منم میکشم از فرط شوق. برامون دعا کنین
خاله ی نیایش جون
11 آذر 91 3:01
آفرین به مامان کارمند همیشه بیدار
تولد دختر گلتون رو بازم تبریک میگم .
ایشالا 103 سالگیش


فریده جون، عاشقتم. ممنونتم. گلی عشقی عزیزی
مامانت، نیروانا
11 آذر 91 3:20
دونه ی برف خوشگلم! خیلی دلم میخواست اولین عکس سه سالگیت رو هم همین بسحرگاه بگیرم به یادِ سه سال پیش، اما دلم نمیاد خوابِ نازِ فرشته گونه ت رو با نور فلاشم به هم بریزم. دلم میخواست این بامدادِ پرخاطره پیشت باشم تا مثِ سه سال پیش بازشدن ِ چشای نازت رو روزِ تولدت ببینم ولی چه کنم که این سرِ کارِِ آنچنانی نمیذاره. مجبورم کفش و کلاه کنم بسمتِ سرچشمه و تمام ِ این روزِ قشنگ رو منتظر بمونم تا شب با بابایی بهم بپیوندین. لبریزِ بوسه ت میکنم دخترکم! مامانی همیشه عاشقته.

اولاً فرستنده ي اين كامنتت، مامانت،‌ فريباست نه نيروانا،عزيزكم! ثانياً غلط غلوطهاي املاييِ سحريِ منو ببخش خوشگلم. ميبوسمت
مامان ساينا
11 آذر 91 7:36
چقدر زيبا همچون دانه هاي سپيد برف بر زندگي بابا و مامان مهربونت باريدن گرفتي و زندگي آنها را در اين شبهاي سرد پاييز گرمتر گرمتر كردي...نيرواناجان تولدت مبارك انشا... سالهاي سال در كنار بابا و مامانت زندگي به كامت و دلت هميشه شاد و خوش و خرم مثل ايام كودكي ... مثل همين روزا

قشنگي صالحه جونم،‌ممنونتم. روزگار شمام در كنارِ عشقتون هميشه بهاري و رنگين باشه الهي
مامان آناهيتا
11 آذر 91 7:52
دختر پاييزي و رنگين كمون من، دلبرك ناز من، من و آناهيتام كه بي صبرانه منتظر جشن تولد توئه، سومين سال تولدت را جشن مي گيريم و برايت پرشكوه ترين لحظات را آرزو مي كنيم نازنينم.

فدات خاله زينبم. بدوين بيايين عزيزانم
مامان خورشيد
11 آذر 91 8:01
نيرواناي زيبايم دونه دونه قشنگيات رو مي بوسم.
آرزو مي كنم تو آغوشتون قد بكشه و خوشبختيش رو ببينيد.


دونه دونه لطفت توتياي چشم عزيزم. ممنونم. نيروانا ميبوسدتون با عشق. خورشيدم رو ببوسين
مامان هستي وهانا
11 آذر 91 9:10
تولد نيرواناي عزيز مبارك باشه ايشالا 120 ساله شه .اتفاقي وب شما رو پيدا كردم خيلي خوشحال شدم مطالبتون رو ميخونم واقعاً زيبا مي نويسد.موفق باشيد.روز خوبي سرشار از شادي براتون آرزو ميكنم .نيروانا جان رو ببوسيد.

سلام عزيزم. چه اتفاق قشنگي! ممنونم. خدا هستي و هاناي شما رو هم محكم توي دستاي خودش نگه داره الهي. ميبوسمتون. به اميد دوستيهاي بيشتر. خيلي خيلي لطف كردين برامون يادگاري گذاشتين توي اين روز قشنگ


واي خداي من شمام كه مامان فريبا هستين!!!!!!
مامان آرشين
11 آذر 91 9:22
تولدت مبارك نيرواناي عزيز... با آرزوي بهترينها براي تو به همراه مامان فريباي گلت و پدر عزيزت...

نيروانا خاله فرناز گلش رو ميبوسه با اينهمه لطف و همراهي. بوس برا آرشين جان
مامان نیایش
11 آذر 91 9:23
نیروانای نازم، دونه ی سپید برف،سفید برفی زیبا تک تک لحظه های عمرت سپیدِ سپید،پاکِ پاک ، آسمونی و خدایی ...لمسِ بودنت مبارک نازنین دختر تولدت هزاران بار مبارک

خاله زهره ي عزيزم، آسموني كه زهره ش شما باشين بايدم دونه هاي قشنگ برف بباره و هميشه از نور زهره بدرخشه. آسموني هستين. ممنونتونم باران مهر
مامان نیایش
11 آذر 91 9:37
فریبای عزیزم خیلی دلم میخواست اون لحظه ی زیبا رو که ثبت کردی و بیدار بودی کنارت باشم می دونستم البته اون دل بی قرارت خواب رو از چشات میگیره ولی مطمئن نبودم وگرنه بهت اس میدادم به یادتون بودم نازنین راستش منم بیدار بودم ولی ببخش که نتونستم همون لحظه توی اون ساعت زیبا و به یاد موندنی سحر برات یادگاری بذارم دیشب دوباره نیایش تب کرده بود و خیلی حالش بد بود همش بالا سرش بیدار بودم تا تبش رو پایین بیارم نمیدونم این ویروسای لعنتی چرا دست از سر این دخملی بر نمیدارن نمیدونم به خدا چرا ؟دیروز که دیر جواب اس ات رو دادم نیایش یه هو حالش بد شده بود الان خدا رو شکر بهتره اومده کنارم همش میگه میخوام برم مهد چرا منو نمیبری امروز آخه امروز میخوان ببرنمون مسجد عزاداری!! تو رو خدا میبینی این ورووجک رو عزیزم نیایش هم خیلی دوست داشت با نیروانای گلم صحبت کنه و بهش تلفنی تبریک بگه اما همش داره سرفه میکنه و فکر کنم نیروانای گل هم پیش تو نباشه ان شاا لله توی یه فرصت مناسب که هر دوتاشون خوب بودن و موقعیت بود با هم صحبت کنن الان بهم میگه داری چه کار میکنی بلند شو دیگه عزیز دلم ! بهش گفتم دارم به نیروانا تبریک میگم تولدش رو میگه منم میخوام تبریک بگم بهش
فعلا از طرف منو نیایش دو تا بوس ابدار بکن این دونه ی برفت رو تا بعد...
فدات شم مهربونم می بوسمت

من بيدار بودنت رو فهميدم. هرچند وقتي دقت كردم ديدم اون كامنتها از خاله فريده ي عزيزه گفتم شايد اشتباه كردم ولي نيومدم باز پيغام بذارم. چن مطمئن بودم تو هم بيداري عزيزم. چطور ميشد اونهمه ثانيه ثانيه رو برام بنويسي و يادم كني و اون لحظه نباشي. چقدر حيف كه نيايشم مريض شده خداي من! از دست اين ويروسها. تو رو خدا از طرف من و نيروانا ببوسش و بهش بگو نdانام هميشه دوسِت داره نيايشم. الهي زود خوب شي خاله تا حسابي با هم گپ بزنيم. با اين بيخوابي و يتابي از مريضي نيايش واقعاً مديون اينهمه محبتتم زهره جون، چقدر بزرگواري !

زینب(عمه آرتمیس)
11 آذر 91 9:38
نیروانای عزیزم ساده می نویسم چون ساده نوشتن رومثل ساده زندگی کردن دوست دارم
نازنینم تولدت مبارک

مرسي زينبم عاشق صفا و صميميتتم. به دل ميشينه هرجوري كه تبريك بگي. فدات. نيروانا ميبوسدت
مامان هستي وهانا
11 آذر 91 9:38
عزيز دلم من هم مامان فريبا هستم هم دوست وهمكارتون اگه شناختي ؟

خداي من،!!!! الان كه اومدم پيوند بزنم آدرس وبلاگتون رو ديدم. اي جانم،‌شما خوبين؟ چه قشنگ، نميدونستم شمام مينويسين دوست عزيزم. واي اصلاً باورم نميشه. چه خوشحالم اينجام از دوستي و همراهيتون بهره ميبرم. ببوسين هستي و هاناي نازنينم رو. به همسر محترم سلام برسونين. هنوز بهت زده م...
مهرنوش مامان مهزیار
11 آذر 91 9:40
فریبا جون تولد نیروانای عزیز مبارک. امیدوارم به همه ی آرزوهای قشنگتون برسید.

ممنونم مهرنوش جان، شمام همينطور دوست نازنينم
الهه مامان یسنا
11 آذر 91 10:28
نیروانا عزیزم، باز هم مثل همیشه مامانت منو شرمنده خودش کرد با حرفهای قشنگش که از دل مهربون و پاکش بلند میشن که اینقدر راحت به دل میشینه و قلم پرمهرش که هیچ وقت از خوندنش خسته نمیشم.
عزیزکم نیروانا! زمینی شدنت مبارک.
دلم میخواست که صدای قشنگت رو هم بشنوم و با یسنام تولدت رو تبریک بگیم ولی انگار امروز مامانی هم دلتنگته و تو پیشش نیستی. میبوسمت هزار بار دختر فریبای نازنین.
فریبا جان این سومین سال مادر شدنت رو هم بهت تبریک میگم که همیشه به این باور بودم تولد شخص رو اول به مامان مهربونش باید تبریک گفت که 9 ماه بی چشمداشت وجود فرزندشو با خودش همراه داشته و چه شبهایی رو به خاطر کودکش شب زنده داری کرده.. مادر شدنت،صبور شدنت، عاشق شدنت مبارک...
پی نوشت: دلم میخواست این روز تولد نازنین نیروانام رو پیشش بودم و خودم تو بغلم میگرفتمش ولی امان ازین فاصله ها... داشتم بی خبرازت برنامه ریزی میکردم که امروز کرمان باشم ولی باز هم نشد...

اول از آخر بگم كه منم حس كرده بودم انگار داري برنامه ميريزي الهه جون،‌با تمام وجودم حس حضورت رو لمس ميكردم. هنوزم دير نشده. پاشو بيا تو رو خدا. دلمون تركيد. بهت اس ميدم گلم. و دوم اينكه هيچي منو به اندازه ي اون پيام سحرگاهيت شرمنده نكرده الهه جون،‌من در مقابل اون شب زنده داريت هرچي غزل و قصيده هم بگم كم گفتم. همه ي خوبيه و زيباييهاي دنيا رو واستون ميخوام

مامان هستي وهانا
11 آذر 91 11:01
ممنون خوبيم ايشالا شما هم هميشه خوب باشيد .جالب بدونيد من مطالب شما رو ميخوندم ولي نميدونستم كه شماييد تااين كه يه عكس از شما ديدم اون هم توي وب آناهيتا دختر خاله زينب بعد فهميدم اي دل غافل مامان فريبا ،خانم همتي خودمونه منم واقعاً بهت زده شدم ميخواستم زودتر بنويسم براتون ولي گذاشتم 11 آذر روز تولد نيروانا جان اين روز عزيز كه توي خاطرمون بمونه.

چقدر حس و نگاهت قشنگه فريبا جان،‌ چه جالب كه اينهمه صبر كردين و اين تصميم قشنگ رو گرفتين. واقعاً اين شروع اشنايي مجازيمون رو هيچوقت فراموش نميكنم. چقدر خوشحالم از داشتنتون اينجا. هستي و هاناي نازنين رو ببوسين. ماشالا. چقدر نازن!هستي رو پيش از اين ديده بودم خوشگل خانوم رو ولي افتخار ديدن هاناي نفس امروز به اين قشنگي نصيبم شد. ممنونتونم. فراوان
مامان احسان
11 آذر 91 11:12
سلام فریبا جان تولد گلت مبارک امیدوارم همیشه تندرست و سعادتمند از وجود هم لذت ببرید میبوسمت گل خاله

ممنونتم چندباره معصومه جان،‌ براي تو و احسان نازنينت هم بهترين آرزوها رو دارم
مامان نوژاجوني
11 آذر 91 11:32
عسل خانمي تولدت مبارك باشه .خيلي دوستت دارم .ماماني به شماهم تبريك ميگم الي هميشه شادوسرحال وخوشحال ببينش
مامان آرشين
11 آذر 91 11:46
عجب سورپرايزي بود اين آهنگ تولد الان من و آرشين و عروسكاش كلي شادي كرديم تولدت مبارك نيروانايي..
سعیده مامان آرتین (شازده کوچولو)
11 آذر 91 12:08
نیروانا جونم تولدت مبارک. سالهای سال زیر سایه پدر و مادرت با موفقیت و سرشار از شادی زندگی کنی.
منا مامان الینا
11 آذر 91 12:31
وااااای فریبا جون
خیلی قشنگ نوشتی
خیلی !

تولد عروس برفها نیروانا عشق من مبارک
انشالا عمرت طولانی و پر از خاطرات رنگین کمانی و شیرین باشه عزیز دلم


فریبا فریبا فریبا اینقد دوست دارم ببینمت
اینقد دوست دارم نیروانا را از نزدیک ببینم
ببوسمت بغلش کنم قلبونش بلم من!

قربونت برم مناي من،‌ ببخش انگار يه خط در ميون جواب كامنتهاي پرمهر دوستان رو دادم و مال تو از چشمم در رفته بود.
چقدر منم دلم ميخواد تو واليناي نازت رو با اون لپا و لبخند خوشگل معني دارش بغل كنم. مطمئنم اين خواسته ي عميق قلبيمون جامه ي حقيقت ميپوشه مناجان،‌مطمئنم. تا اون روز سيل بوسه هاي منو از همين راه دور پذيرا باش. فداي صفاي دلت عزيزم
صبا
11 آذر 91 13:00
مبارک . مبارک تولدت مبارک . مبارک مبارک تولدت مبارک . برايت از طلا تختی، مسيری رو به خوشبختی،برايت عمر نوحی را،وقار همچو كوهی را ، برايت صبر ايوبی، حياتی مملو از خوبی،برايت شاد بودن را،فقط آزاد بودن را،رفاقت را، صداقت را،اگر خواهي محبت را آرزومندم،تولدت مبارك الهی فدات بشم که عشقت همواره در رگهایم در جریان است . دوست دارم و ارزو می کنم که هزاران سال زنده باشی و در پناه خداوند مهربان از بهترین ها برخوردار باشی دست خودت و خاله فریبا را از این فاصله می بوسم و برایتان ارزوی خوشبختی دارم . دوستدار تو صبا )بنفشه( ;-)
الناز(مامان بنیا
11 آذر 91 13:23
مبارک باشه عزیزمممم
مامان سانای
11 آذر 91 14:21
تولدت مبارک باشه .الهی همیشه سایه پدر ومادرت بالای سرت باشه

ممنونم دوست عزيز و مهربونم. ببخش دير جوابت رو ميدم. كامنت پرارزشت از نگاه كوچيك من جدا مونده بود.
الهي سايه ي پرمهر شمام هميشه بالاي سر ساناي عزيز باشه. نيروانا خاله و دخترخاله ي گلش رو ميبوسه
نجمه
11 آذر 91 15:05
سلام عسل بانو نيرواناي گلم ، قشنگم تولدت مبارك باشه گلم اگرچه الان دير به دير مي بينمت و زياد شاهد بزرگ شدنت نيستم اما موقعي كه تو شمك مامان بودي رشد كردنتو مثل يك كنجكاوي لذت بخش رصد مي كرديم مثل پيدا كردن يك ستاره توي آسمون موقعي كه حركت مي كردي و دست من روي شكم مامان ميلغزيد كه گم نشي نيرواناي گلم تو عزيز عزيزترين دوست من اميدوارم سالهاي پر از شادي داشته باشي و مثل مامانت اين حس قشنگ مادر شدن و بچشي عروسك كوچولو

يادش بخير نجمه جون، يادش بخير! خاطرات خوشي داشتيم و چه اشاره ي قشنگي كردي: رشد كردنتو مثل يك كنجكاوي لذت بخش رصد مي كرديم مثل پيدا كردن يك ستاره توي آسمون.
با تمام وجودم همراه با نيروانا ازت سپاسگزاري ميكنيم قدردان ِ همه ي محبتهاتيم عزيزم. آرزو ميكنم تو دوستِ نازنينم هم اين حس قشنگ رو به تمامي لمس كني نجمه ي من. ميبوسمت نيروانا دست بوسه. به اميد ديدارت هميشه و بي انتها
مامان سیدعلی
11 آذر 91 18:32
تولد دختر نازت مبارک

قربون محبتت عزيزم. خيلي لطف كردي. دستتو ميبوسم و ميفشارم به مهر. سيدعلي نازم رو ببوس
مامان پریسا
11 آذر 91 19:37
سلام
تبریک میگم نیروانای عزیزم
ایشالله 120 سال سلامت و زیر سایه ی مامان و بابا زندگی کنی.
خیلی برات خوشحالم. امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشی.



سلام عزيزم،‌خيلي خيلي لطف كردي خاله جون، عاشق شادياتونم. ميبوسمتون. پريساي گلم رو ببوسين
مامان بردیا
11 آذر 91 20:26
خیلی با احساسه فریبای عزیز چیزی نمیتونم دربارش بگم...مبارک باشه تولد دختر خوشکلمون

قربون صفاي دلت مهدخت شيرازي من! حس قشنگت ميرسه. ممنونم. ببوس برديام رو. نيروانا دست بوس خاله ي عزيزشه
مامان مینا
12 آذر 91 0:47
سلام من تازه اومدم اینجا. وای اینجا چقدر محبت هست منوهم تو جمعتون راه میدین؟؟؟
تولد ناز گل برفیت خیلی خیلی مبارک
به منم سر بزن خوشحال میشم

سلام عزيزم،‌خيلي خوش اومدي،‌چه اومدنِ قشنگي. محبت از وجود خودته عزيزم،‌ممنونم. البته كه با افتخار دست گرمت رو به دوستي ميفشاريم. قدمت سر ِ چشم
حتماً خدمت ميرسم ميناي عزيزم
مامان ماهان
12 آذر 91 8:31
تولد تولد تولدت مبارررررررررررررررک

مبارک مبارک تولدت مبارررررررررک

بیا شمعها رو فوت کن

تا 100 سال زنده باشی





ميبوسمت عزيزم ممنونم بارها و بارها
مامان پارمیس
12 آذر 91 15:58
نیروانای عزیز تولدت مبارک. بهترینها رو واسه تو و پدر مادر مهربونت از خدا خواهانم.

ممنونم خاله جونم. دوسِتون دارم
ویدا
12 آذر 91 16:21
تولد نیروانای عزیز رو بهت تبریک می گم امیدوارم مثل خورشید به زندگیت بتابه، جاودانه!

ممنونم عزيزم. الهي دختر ناز تو هم زير سايه تون و توي دستاي خدا محكم حفظ باشه
صبا
12 آذر 91 17:15
خاله جون اگر وقت داشتید به وبلاگم یه سر بزنید و به شعرم نظر بدهید . شعر جدید نیست مال هفته ی پیشه ولی اگر نظر بدهید ممنون می شوم .

عزيز دلم منو ببخش. چند بار اومدم و خوندم ولي تا اومدم نظر بدم يه چيزي پيش اومده. الان ميام گلم

مامان زهرا دختر دوست داشتنی
13 آذر 91 10:35
نیروانای مهربان... سفید برفی پاییزی مامان فریبا

تولد تولد تولدت مبارررررررررررررررک

مبارک مبارک تولدت مبارررررررررک

بیا شمعها رو فوت کن

تا 1000000000000000 سال زنده باشی




ممنونم خاله مرضيه ي عزيز. دوسِتون دارم. ببوسين زهرا جونم رو

مهرنوش مامان مهزیار
13 آذر 91 10:49
سلام مهزیار در مسابقه نی نی و محرم شرکت کرده در آلبوم چهارم کد 79 خوشحال میشم بهش رای بدهید.
اینم آدرس http://2nyaienafis.niniweblog.com/post1409.php


عذرخواهي منو بپذير ه دير به اين كامنت رسيدم هرجند من ديگه حق رأيم تموم شده بود عزيزم
ستاره زمینی
13 آذر 91 16:18
عزیزکم تولدت مبارک گلم فرشته زمینی.با 2روز تاخیر.
ستاره زمینی
13 آذر 91 16:18


گل باشي گلم
مامان بردیا
13 آذر 91 20:41
الان شنیدم کرمان و اطرافش زلزله اومده.شما خوبید؟

خوبيم عزيزم. مامان اينا همه لرزيدن، دل مام لرزيد ولي خوبيم خدا رو شكر. محبتت رو قربون
مامان آیدین
14 آذر 91 1:20
نیروانا جون چون دوست دارم بیشتر ببینمت لینکت میکنم عزیزم
مامی امیرحسین(فاطمه)
14 آذر 91 9:39
نیروانای عزیزم تبریک منو با تاخیر برای تولد باشکوهت بپذیرواز دشاتن چنین مادری باید به خودت ببالی...ایشالا سالهای سال کنار هم شاد و سالم و سعادتمند باشین.
مامی امیرحسین(فاطمه)
14 آذر 91 9:40
فریبای عزیزم میتونم این افتخارو داشته باشم که شما جزو دوستانم باشین؟با اجازه لینکت میکنم عزیزم

لينك نبوديم تا الان؟ چرا فكر كنم



با افتخار عزيزم خوشحال ميشم تو و مسافر بهشتيت توي جمع دوستاي عزيزمون باشين
الناز(مامان بنیا )
14 آذر 91 12:35
هنوز شما کرمانید ؟

سرچشمه ايم عزيز چطور مگه؟
الهه مامان یسنا
15 آذر 91 10:08
بی صبرانه منتظر دیدن عکسهای قشنگ تولد نیروانام هستم که سعادت حضور توی جشنش رو نداشتم. مامانی خیلی منتظرمون نذار
مامان ماهان
16 آذر 91 0:36
تولد نيرواناي عزيز مبارك
صبا
16 آذر 91 11:19
خاله جونم فداتون بشم . مرسی که بهم گفتید . خیلی دوستتون دارم . نیروانا گلی رو هم از طرف من ببوسید . خودتونم می بوسم . ممنونم.
مامان نیایش
16 آذر 91 22:34
منتظر دیدن عکس های قشنگ تولدت هستم فرشته کوچولوی نازمتولدت بازم مبارک
تــــــــک خـــاله کــوثر جــونـــی
16 آذر 91 22:50
ما هــــــنوووووووووووز رو حـــــالت ...waiting مــــــــــــــوووووووووووندیم ... انتظار واســه دیدن عکــــــــــس های خوشمـــزه ی تفـلد
مامان زهرا دختر دوست داشتنی
17 آذر 91 10:40
فرییا جون سلام خوبی؟ نیروانا جون خوبه؟ نیستی دلمون برات تنگ شد
مامان پارمیس
17 آذر 91 14:46
i miss you
صبا
17 آذر 91 21:53
خاله جونم کجایید ؟! نیروانا جون و خودتون چطورید ؟! من اپم . اگر دوست داشتید بهم سر بزنید مطلب نمی گذارید ؟! دوستتون دارم
مرضيه
18 آذر 91 16:25
آپممممممممممممممممممممممم
مامان آرشين
18 آذر 91 17:59
فريبا جون خبري ازت نيست؟! كم كم داري نگرانمون ميكني