نيروانا جاننيروانا جان، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

نيرواناي عزيز ما

يه جرقه، يه اراده،‌ حركت

1391/8/22 15:49
نویسنده : مامان فريبا
6,861 بازدید
اشتراک گذاری

گفتم كه همينجور يهو ....

و واقعاً خودمون هم سورپرايز شديم وقتي خودمون رو توي قطار كرمان-مشهد ديديم كه يعني قراره برسيم مشهد و يه هفته توي دنياي متفاوت زندگي كنيم و دل بدست بياريم و دلشاد بشيم. به مادرجون و باباجان نگفتيم و هيشكي نميدونست از سفرمون به مشهد جز خاله فرح. همون مهمون عزيز مردادماهمون از تهران كه عكساشون رو اول آبان گذاشتم. قرار بود مشهد خونه ي مادرجون اينا باشن و براي اينكه مطمئن بشيم باز هم در كنارشون سفرمون پرخاطره تر ميشه ازشون پرسيديم كه دقيقاً كي مشهدن و همين شد كه خبردارشون كرديم كه فردا ما هم عازميم.

وقتي توي صبح بارون خورده ي پاك مشهد زنگ درِ خونه ي مادرجون رو زديم و ذوق مفرطش رو از زبان فرح جان و مهري خانوم كه شاهد اونور آيفون تصويري بودن شنيديم حس كرديم كه زيارتمون واقعاً مقبول افتاده.

ادامه دارد...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

الهه مامان یسنا
22 آبان 91 19:08
ای ول به این همه اراده واسه رفتن. میدونی الان دیگه خوشحالم که برنامه کرمان ما به هم خورد.آخه خیلی غصه خوردم که چرا نشد و بیام ببینمت. قسمت بوده که شما دل مادرجون رو شاد کنید. خدا سایشون رو سرتون حفظ کنه.

الهه ي عزيزم، برنامه ي كرمان شما بهم نخورده،‌ به تأخير افتاده و ميدوني كه با تمام وجودم چشم انتظارتونم. اينو يادت باشه. ولي اينهمه لطفت كه بدرقه ي راهم كردي و دعايي كه در حقم كردي كه همه چي درست ميشه اراده ي منو بيشتر كرد. كم لطفيه كه نگم چه انرژي اي گرفتم با اون دعاي انتهايي اس ام اس قشنگت هرچند اولش از اينكه فرصت ديدارمون دوباره به تعويق افتاد دلتنگت شدم:
"سلام فريباجون. ديگه ازت خجالت ميكشم به خدا! خيلي تلاش كردم كه اين تعطيلي بياييم و تو دوست خوبم و نيرواناي عزيزم رو ببينم ولي نشد. اگه رفتين مشهد جاي ما هم زيارت كنيد. من هم دعا ميكنم مرخصيت درست بشه و بتونين برين مشهد"
مامان مهبد كوچولو
23 آبان 91 7:27
زيارتتون قبول درگاه حق ، هم زيارت حرم امام رضا و هم زيارت اهالي خونواده ..

ممنونم مهديه جان،‌ جاي همه ي دوستامون خالي
مامان ساينا
23 آبان 91 8:30
عجب سوپرايزي ... واي خداي من هيچي نمي تونه مثل خوشحالي يه پدر و مادر راه دور آدمو خوشحال كنه...دست مريزاد

قربونت صالحه جون، دركم ميكني و خداييش لذت بزرگي داره شادكردن دل پدر و مادرا كه همه مون بهش محتاجيم. ممنون محبتتم
سارا مامان آرام
23 آبان 91 10:18
زیارت قبول دوستم

منتظر ادامه ماجرا هستیم

ساراي عزيزم. از ديروز هر چي سعي ميكنم برات توي وبلاگ آرامم كامنت بذارم نميشه. برات اينجا مينويسم مخصوص اون دو تا پست آخرت عزيزم:
عزيزم سلام، اول مرسي كه در نبود ما قدم رنجه كردي و نگاه پرمهرت رو از خونه ي دخترم برنداشتي. فداي محبتت.
دوم جون دلم آرامم،‌ من درست نميدونم چقدر از دو سالگيت گذشته عزيزكم ولي از حاضرجوابيت كيف كردم، سارا جان منو ببخش. توي اين زمينه تجربه اي ندارم كه كمكت كنم گلم ولي مطمئناً‌ خودت بهترين راه رو پيدا ميكني. اميدوارم خانوم گل ما استقلال خودش رو به دست بياره و از وابستگي به شيشه به آسوني دست برداره. فقط فكر كنم ني و ني شير بتونه بهت كمك كنه سارا جان. تشويقش كن به شير خوردن توي ليوان با ني و ني شير. يه ليوان ني دار به سليقه ي خودش شايد بتونه راهگشا باشه عزيزم.
ميگم پشه هه خوش سليقه بوده و خوش خوراك كه همچين موجود شيريني رو براي اون نيشش برگزيده ولي مگه به دستم نيفته.
ديروز توي كلاس زبانمون حين مكالمه يه پشه اي هي از جلوم رد شد و من طي حركات فوق سريعي جلوي همكارا شكارش كردم و در جواب خنده و شوخيشون كه چه كاريه حالا پشه ميكشي گفتم آخه بي اختيار يادم ميندازه چه جوري دخترم رو نيش ميزنن. كينه توزي شده بودم كه نگو. طفلك پشه هم اقتضاي طبيعتشه، بايد تا ميتونيم ازش فرار كنيم.
خيلي دوسِتون دارم. شاد و تندرست باشين هميشه

چه خوبه جشن تولد بي بهونه. خيلي ميچسبه. آفرين به همتت ساراجان. هميشه متولد باشين
زینب(عمه آرتمیس)
23 آبان 91 11:18
سلام فریباجون,امیدوارم حسابی بهتون خوش گذشته باشه
شادباشید,می بوسمتون

فدات زينب جونم. لطف داري. جاتون خالي. منم بس فراوان
صبا جان
23 آبان 91 13:46
زيارت قبول، نايب الزياره باشيد، خيلي دلم يك سفر مشهد مي خواد، خوش بگذره و شاد باشيد

ممنونم كاش بتونين برين. براتون دعا ميكنم عزيزم
مامان نیایش
23 آبان 91 18:11
همیشه لذت سفر رفتن اینجوری خیلی بیشتر از سفر برنامه ریزی شده است نمیدونم چرا ولی فکر میکنم همیشه همین طور بوده
باعث خوشحالی و افتخار ما هم بود زیارت دوستامون

باعث افتخار منه وقتی که توی اون همه مشغله برامون گذاشتی عزیزم. واقعاً سفر اینجوری میچسبه. خدا قسمت همه بکنه به شادی