به بهانه ی امروز - روز جهانی شیر مادر
شیرخواره ی نازنین من! خیلی دلم می خواست به یه بهانه ای این حس زیبا رو که نسبت به تو دارم وقتی از جان من مینوشی بیان کنم. خوشحالم که امروز رو دریافتم: تو با عمل سزارین به این دنیا اومدی. اولین چیزی که بعد از بیهوشی بیاد دارم سؤالیه که خانوم پرستار از من پرسید که اسم دخترت چیه و من گفتم "نیروانا". بعد از اون تکانهایی که نشان از انتقال من به خارج از ریکاوری بود رو بخاطر میارم و سپس خاله شهلای مهربون که با یه هَندی کَم اومده بود سراغم و با شوق و ذوق از نیروانا میگفت که دیده و چقدر قبراقه و فیلمش رو گرفته و همه ش ازم سـؤال میپرسید و تند تند از من فیلم میگرفت. بعد دوباره چیزی بخاطر ندارم تا لحظه ای که احساس کردم تو رو کنارم خوابون...
نویسنده :
مامان فريبا
16:08